در این بخش به دنبال ارائه تعاریفی برای شناخت سیاست خارجی و پی بردن به اهدافی هستیم كه در سیاست خارجی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند كه در این زمینه به خاطر جایگاه اساسی منافع ملی در سیاست خارجی ضمن ارائه تعاریفی از منافع ملی به دنبال قدمت و سوابق تاریخی آنچه امروزه تحت عنوان منافع ملی شناخته می شود می گردیم
قیمت فایل فقط 35,100 تومان
فهرست مطالب
عنوان صفحه
تقدیر و تشكر الف
بخش مقدماتی : كلیات تحقیق
| 1 . طرح موضوع | 1 | |||||||||||||||||||
| 2 . سوال اصلی | 5 | |||||||||||||||||||
| 3 . سوالات فرعی | 6 | |||||||||||||||||||
| 4 . فرضیه تحقیق | 6 | |||||||||||||||||||
| 5 . مفاهیم | 6 | |||||||||||||||||||
| 6 . مفروضات | 8 | |||||||||||||||||||
| 7 . اهمیت و علل انتخاب موضوع | 8 | |||||||||||||||||||
| 8 . برسی متون و آثار | 11 | |||||||||||||||||||
| 9 . اهداف پژوهش | 11 | |||||||||||||||||||
| 10 . نقطه ثقل پژوهش | 11 | |||||||||||||||||||
| 11 . روش تحقیق | 12 | |||||||||||||||||||
| 12 . سازماندهی پژوهش | 12 | |||||||||||||||||||
| بخش اول:سیاست خارجی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریكا | ||||||||||||||||||||
| مقدمه بخش | 15 | |||||||||||||||||||
| فصل اول:سیاست خارجی | 16 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول : شناخت سیاست خارجی | 16 | |||||||||||||||||||
| الف ) تعریف و تبیین سیاست خارجی | 16 | |||||||||||||||||||
| ب ) اهداف سیاست خارجی هدفهای اساسی یا اولیه هدفهای متوسط یا درجه دوم هدفهای جهانی یا دراز مدت | 19 20 20 21 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم: رابطه میان سیاست خارجی و منافع ملی الف ) تعریف و تبیین منافع ملی و جایگاه آن در سیاست خارجی ب ) قدمت و پیشینه كاربرد منافع ملی | 24 24 27 | |||||||||||||||||||
|
|
| |||||||||||||||||||
| فصل دوم:سیاست خارجی ایالات متحده آمریكا در خاورمیانه | 29 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول : حضور آمریكا در خاور میانهالف ) تاریخچه حضور آمریكا در منطقهب ) اهمیت خاورمیانه برای آمریكاج ) كمیت و پراكندگی جغرافیایی نیروهای آمریكایی در خاور میانه | 29 29 30 31 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم : اهداف ومنافع سیاست خارجی آمریكا در خاورمیانه الف ) جایگاه منافع ملی در سیاست خارجی آمریكا ب ) اهداف و منافع آمریكا در خاورمیانه | 36 36 38 | |||||||||||||||||||
| حفظ بقاء و امنیت اسرائیل | 40 | |||||||||||||||||||
| دسترسی به منابع نفت خاورمیانه | 44 | |||||||||||||||||||
| حمایت از دولتهای محافظه كار | 45 | |||||||||||||||||||
| گفتار سوم:تأثیر حوادث 11 سپتامبر بر سیاست خارجی آمریكا در خاورمیانه | 48 | |||||||||||||||||||
| منابع بخش اول | 50 | |||||||||||||||||||
| بخش دوم:بنیاد گرایی و بنیاد گرایی اسلامی | ||||||||||||||||||||
| مقدمه بخش | 57 | |||||||||||||||||||
| فصل اول:تبار شناسی و ویژگی های بنیادگرایی | 58 | |||||||||||||||||||
| گفتاراول:بنیادگرایی | 58 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم:بنیادگرایی اسلامی | 59 | |||||||||||||||||||
| چیستی و تبار شناسی | 59 | |||||||||||||||||||
| تفاوت بنیادگرایی اسلامی با بنیادگرایی مسیحی | 62 | |||||||||||||||||||
| ویژگی های بنیادگرایی اسلامی | 63 | |||||||||||||||||||
| اهداف و خواسته های بنیادگرایان | 64 | |||||||||||||||||||
| نشانه های بنیادگرایی اسلامی | 66 | |||||||||||||||||||
| جاذبه های بنیادگرایی اسلامی به عنوان رقیب مكاتب دیگر | 67 | |||||||||||||||||||
| رویكرد بنیادگرایی اسلامی به سیاست وحكومت | 67 | |||||||||||||||||||
| گفتار سوم:غرب و استفاده ابزاری و تبلیغاتی از كاربرد اصطلاح بنیادگرایی اسلامی | 69 | |||||||||||||||||||
| گفتار چهارم:واكنش های نظری به كاربرد تبلیغاتی غرب از اصطلاح بنیادگرایی اسلامی | 71 | |||||||||||||||||||
| گفتار پنجم:پیشگامان بنیادگرایی و احیاء طلبی اسلامی | 77 | |||||||||||||||||||
| سید جمال الدین | 77 | |||||||||||||||||||
| محمد عبده | 79 | |||||||||||||||||||
| عبدالرحمن كواكبی | 80 | |||||||||||||||||||
| مودودی | 82 | |||||||||||||||||||
| سید قطب حسن البناء
| 82 83 | |||||||||||||||||||
| فصل دوم:نظریه پردازی پیرامون علل ظهور و ضد غربی بودن جنبشهای بنیادگرایی اسلامی | 84 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول:علل ظهور جنبشهای بنیادگرا | 84 | |||||||||||||||||||
| نگرش شرق شناسان جدید | 86 | |||||||||||||||||||
| نگرش جهان سوم گرایی جدید | 87 | |||||||||||||||||||
| عكس العملی در برابر غربی شدن | 88 | |||||||||||||||||||
| نظریه مارتین مارتی و اسمارت | 89 | |||||||||||||||||||
| ظهور ایالات متحده | 89 | |||||||||||||||||||
| دیدگاه هرایردكمجیان | 90 | |||||||||||||||||||
| دیدگاه خورشید احمد | 90 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم:علل ضد غربی بودن جنبشهای اسلام گرا | 92 | |||||||||||||||||||
| نگرش شرق شناسان جدیدنگرش جهان سوم گرایی جدید | 93 94 | |||||||||||||||||||
| دیدگاه فرید زكریا | 95 | |||||||||||||||||||
|
|
| |||||||||||||||||||
| فصل سوم:خشونت طلبی در جنبشهای بنیادگرای اسلامی :ماهیت،علل و انگیزه ها | 97 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول:ماهیت اقدامات خشونت طلبانه در جنبشهای اسلامی،تروریستی یا شهادت طلبانه ،انتخابی یا استیصالی | 98
| |||||||||||||||||||
| گفتار دوم:عوامل و متغیرهای تسهیل كننده یا كنترل كننده خشونت طلبی در جنبشهای اسلام گرا | 104 | |||||||||||||||||||
| الف)متغیرهای تسهیل كننده توسل به خشونت | 105 | |||||||||||||||||||
| توجیهات ارزشی | 105 | |||||||||||||||||||
| سنت و سوابق تاریخی | 105 | |||||||||||||||||||
| اقتدار سازمانی و نهادی | 106 | |||||||||||||||||||
| سكولاریسم | 106 | |||||||||||||||||||
| سركوب و فشار | 106 | |||||||||||||||||||
| مداخله خارجی | 107 | |||||||||||||||||||
| ب ) متغیرهای كنترل كننده توسل به خشونت | 107 | |||||||||||||||||||
| 1- اصلاحات و توسعه اقتصادی | 107 | |||||||||||||||||||
| 2- سیاست وحدت گرایانه | 107 | |||||||||||||||||||
| 3- مسله فلسطین | 108 | |||||||||||||||||||
| 4- مشاركت سیاسی | 108 | |||||||||||||||||||
| منابع بخش دوم | 114 | |||||||||||||||||||
|
|
| |||||||||||||||||||
|
|
| |||||||||||||||||||
بخش سوم:سیر تحولات بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه از 1979ـ2002: تشدید یا تضعیف | |||||||||||||||||||||
مقدمه بخش | 123 | ||||||||||||||||||||
| فصل اول:فراز و نشیب های بنیادگرایی اسلامی | 124 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول : تحولات بنیادگرایی اسلامی قبل از 1979 | 124 | |||||||||||||||||||
| الف ) دوره آگاه شدن از چالشهای جدید | 127 | |||||||||||||||||||
| ب ) ارائه چارچوب ها ی بدیل | 127 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم؛تحولات بنیادگرایی اسلامی پس از 1979:نشانه ها و شاخص های تشدید | 128 | |||||||||||||||||||
| الف ) تعدد میزان تحولات بنیادگرایانه | 129 | |||||||||||||||||||
| انقلاب اسلامی در ایران | 129 | |||||||||||||||||||
| تسخیر مسجد بزرگ كعبه | 133 | |||||||||||||||||||
| حمله شوروی به افغانستان | 133 | |||||||||||||||||||
| ب ) اتخاذ مواضع تهاجمی به جای تدافعی | 135 | |||||||||||||||||||
| ج ) چرخش از اسلام میانه رو به اسلام مبارز د ) افزایش عملیات مسلحانه گروههای بنیادگرای اسلامی | 136 138 | |||||||||||||||||||
| هـ ) طرح دكترین دولت غیر سرزمینی و پیشقراولی بنیادگرایی سنی(وهابیت) | 139 | |||||||||||||||||||
| و ) واكنش غرب و اظهار نگرانی از بنیادگرایی اسلامی | 140 | |||||||||||||||||||
| گفتار سوم : تأثیر حوادث 11 سپتامبر بر بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه | 143 | |||||||||||||||||||
| فصل دوم:بنیادگرایی اسلامی در مصر و عربستان سعودی | 146 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول:بنیادگرایی اسلامی و طیف های مختلف اسلام گرا در مصر | 146 | |||||||||||||||||||
| الف ) پیشینه بنیادگرایی اسلامی در مصر | 146 | |||||||||||||||||||
| ب ) جناح های اسلامی در مصر | 148 | |||||||||||||||||||
| 1 ) اسلام دولتی (الازهر) | 148 | |||||||||||||||||||
| 2 ) اسلام میانه رو(اخوان المسلمین) | 149 | |||||||||||||||||||
| علل و عوامل شكل گیری اخوان المسلمین | 151 | |||||||||||||||||||
| فعالیت های اولیه | 151 | |||||||||||||||||||
| شخصیت حسن البنا | 151 | |||||||||||||||||||
| مبانی فكری و اندیشهای اخوان المسلمین | 152 | |||||||||||||||||||
| اصول شش گانه اخوان المسلمین برای تحقق اهداف مورد نظر | 153 | |||||||||||||||||||
| استراتژی اخوان المسلمین برای دستیابی به اهداف | 153 | |||||||||||||||||||
| وجه تمایز اخوان المسلمین با سایر جنبشهای اسلامی | 154 | |||||||||||||||||||
| عوامل مؤثر در فراگیری اخوان المسلمین در مصر و خاورمیانه | 156 | |||||||||||||||||||
| 3 ) جناح اسلام انقلابی | 157 | |||||||||||||||||||
| 1 . جماعت اسلامی | 158 | |||||||||||||||||||
| 2 . سازمان الجهاد | 158 | |||||||||||||||||||
| علل و چگونگی شكل گیری | 158 | |||||||||||||||||||
| تفكر و اندیشه حاكم | 159 | |||||||||||||||||||
| سازماندهی و ساختار درونی | 160 | |||||||||||||||||||
| شیوه عملكرد | 161 | |||||||||||||||||||
| الجهاد از مصر تا افغانستان | 161 | |||||||||||||||||||
| 3 . منظمه التحریر الاسلامی | 162 | |||||||||||||||||||
| 4 . جماعه المسلمین (التكفیر و الهجره) | 163 | |||||||||||||||||||
| سابقه و پیشینه | 163 | |||||||||||||||||||
| تفكر و اندیشه حاكم بر گروه | 163 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم:بنیادگرایی اسلامی در عربستان سعودی | 164 | |||||||||||||||||||
| الف ) ماهیت ، ریشه ها و تحولات بنیادگرایی در عربستانماهیت و ریشه های بنیادگرایی در عربستانتحولات بنیادگرایی در عربستان و ظهور نسل جدید بنیادگراب ) نقش بنیادگرایی اسلامی در تحولات اجتماعی و سیاسی عربستان1 ) مشروعیت زایی و عامل كشور سازی | 164
168 169 171 | |||||||||||||||||||
| 2 ) مشروعیت زدایی و چالش برانگیزی | 171 | |||||||||||||||||||
| شورش جهیمان العطیبیظهور اسامه بن لادن و تشكیل سازمان القاعده ج )گروهها و جناحهای اسلام گرا در عربستان سعودی جناح مذهبی جناح تكنوكراتها منابع بخش سوم | 172 173 176 177 178 179 | |||||||||||||||||||
بخش چهارم : سیاست خارجی ایالات متحده آمریكا در خاورمیانه و تأثیر آن بر بنیادگرایی اسلامی در مصر و عربستان سعودی | |||||||||||||||||||||
مقدمه بخش | 187 | ||||||||||||||||||||
| فصل اول:حمایت آمریكا از رژیم های غیر دموكراتیك و سركوبگر و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی | 188 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول:تعامل سیاست خارجی آمریكا و نظامهای سیاسی در خاورمیانه | 188 | |||||||||||||||||||
| الف) اولویت سیاست خارجی آمریكا در خاورمیانه:تشویق دموكراسی یا تعقیب منافع ملی | 188 | |||||||||||||||||||
| ب)نقش سیاست خارجی آمریكا در تداوم رژیم های غیر دموكراتیك | 191 | |||||||||||||||||||
| ج) علت حمایت آمریكا از رژیم های غیر دموكراتیك | 193 | |||||||||||||||||||
| ترس از روی كار آمدن اسلام گرایان | 193 | |||||||||||||||||||
| كمك به تحقق صلح خاورمیانه | 197 | |||||||||||||||||||
| سیاست حفظ وضع موجود | 198 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم: همسویی سیاست خارجی آمریكا با دولت مصر و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی | 199 | |||||||||||||||||||
| گفتار سوم:همسویی سیاست خارجی آمریكا با دولت عربستان سعودی و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی | 206 | |||||||||||||||||||
| فصل دوم:حضور نظامی مستقیم آمریكا در خاورمیانه و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی | 211 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول : پیامدهای سیاسی و فرهنگی حضور آمریكا در منطقه | 211 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم:واكنش گروههای بنیادگرا نسبت به حضور آمریكا در منطقه | 214 | |||||||||||||||||||
| الف) واكنش نظری ـ فقهی | 214 | |||||||||||||||||||
| ب) واكنش عملی (مبارزه جویانه) | 217 | |||||||||||||||||||
| ج) صدام گرایی | 218 | |||||||||||||||||||
| د) بن لادن گرایی و فراگیر شدن كیش بن لادنیزم | 219 | |||||||||||||||||||
| |
| |||||||||||||||||||
| فصل سوم:حمایت آمریكا از اسرائیل و تأثیر آن بر آمریكا ستیزی و رفتار گروههای بنیادگرا در خاورمیانه | 221 | |||||||||||||||||||
| گفتار اول: حمایت ایلات متحده آمریكا از اسرائیل | 221 | |||||||||||||||||||
| الف ) علت ، میزان و شیوه های حمایت آمریكا از اسرائیلعلت حمایت آمریكا از اسرائیل | 221 221 | |||||||||||||||||||
| میزان كمك های آمریكا به اسرائیل | 221 | |||||||||||||||||||
| شیوه ها و روشهای گوناگون حمایت آمریكا از اسرائیل | 222 | |||||||||||||||||||
| ب ) پیامدهای منفی حمایت آمریكا از اسرائیل برحل بحران فلسطین | 225 | |||||||||||||||||||
| تداوم بقاء و استمرار سلطه رژیم صهیونیستی | 225 | |||||||||||||||||||
| انعطاف ناپذیری رژیم صهیونیستی | 226 | |||||||||||||||||||
| استمرار عملیات شهرك سازی و ممانعت از تشكیل یك دولت فلسطینی | 227 | |||||||||||||||||||
| گفتار دوم: رابطه آمریكا با اسرائیل و تأثیر آن بر موضع گروههای بنیادگرا نسبت به آمریكا در مصر و عربستان سعودی | 229 | |||||||||||||||||||
| الف ) جایگاه مسئله فلسطین در اندیشه اسلام گرایان | 230 | |||||||||||||||||||
| ب ) نقش و تأثیر حمایت آمریكا از اسرائیل بر آمریكا ستیزی اسلام گرایان در مصر و عربستان سعودی | 231 | |||||||||||||||||||
| منابع بخش چهارم | 237 | |||||||||||||||||||
| نتیجه گیری | 245 | |||||||||||||||||||
| فهرست منابع | 272 | |||||||||||||||||||
منابع بخش اول
1ـ جان لاول،چالشهای سیاست خارجی آمریكا،ترجمه حسین نورائی بیدخت،(تهران:انتشارات سفیر،1376)،ص 1 |
| |
2ـ علی اصغر كاظمی،نقش قدرت در جامعه و روابط بین الملل،(تهران:نشر قومس،1369)،ص 42 |
| |
3ـ جك سی پلانوـ روی آلتون, فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه حسن پستا،( تهران: انتشارات فرهنگ معاصر,1378 ) ،ص 48 |
| |
4ـ جوزف فرانكل،روابط بین الملل در جهان متغیر،ترجمه عبدالرحمن عالم،(تهران:انتشارات وزارت امور خارجه،1373)،ص 104 |
| |
5ـ عبدالعلی قوام،اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل،(تهران:انتشارات سمت،1373)،ص 135 |
| |
6ـ سید محمد طباطبایی سیاست خارجی آمریكا(دكترین ها) جزوه درسی دانشكده حقوق وعلوم سیاسی علامه طباطبائی, صص 8 ـ 6 |
| |
7ـ همان, صص 8 ـ6 |
| |
8ـ حسن حمیدی نیا،ایالات متحده آمریكا،(تهران:انتشارات وزارت امور خارجه،1381)،ص 533 |
| |
9ـ عبدالعلی قوام،«آناتومی تعاملات نظام سیاسی و منافع ملی»،مجله سیاست خارجی،سال هشتم،شماره یك و دو( بهار و تابستان 1373)،ص 3 |
| |
10ـ هوشنگ عامری،اصول روابط بین الملل،(تهران:انتشارات، آگاه،1370)،ص11 |
| |
11ـ امین هویدی،كسینجر وسیاست خارجی آمریكا،ترجمه صفاءالدین گچی،(تهران:انتشارات آفرینه،1378)،ص 164 |
| |
12ـ یوجین آر.ویتكوف و جیمزام.مك كورمیك،سرچشمه های درونی سیاست خارجی آمریكا،ترجمه جمشید زنگنه،(تهران:انتشارات وزارت امور خارجه،1381)،ص 24 |
| |
13ـ هوشنگ عامری،پیشین ،صص188ـ187 |
| |
14ـ همان ،ص 191 |
| |
15ـ جیمز باربر و مایكل اسمیت، ماهیت سیاستگزاری خارجی، ترجمه حسین سیف زاده،( تهران: نشر قومس،1374)، ص247 |
| |
16ـ هوشنگ عامری،پیشین،ص 193 |
| |
17ـ هوشنگ مقتدر، سیاست بین الملل و سیاست خارجی،( تهران: انتشارات فهرس،1370)، ص 104 |
| |
18ـ همان |
| |
19ـ هوشنگ عامری،پیشین،ص 106 |
| |
20ـ همان ص 197 |
| |
21ـ عبدالعلی قوام, اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل ،پیشین ،ص 101 |
| |
22ـ هوشنگ مقتدر،پیشین،صص 108ـ104 |
| |
23ـ عبدالعلی قوام ,اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل،پیشین،ص 101 |
| |
24ـ هوشنگ مقتدر،پیشین،صص 157 ـ152 |
| |
25ـ كی جی هالستی، مبانی تجزیه و تحلیل سیاست بین الملل، ترجمه بهرام مستقیمی و مسعودطارم سری،( تهران : انتشارات وزارت امور خارجه،1376)،ص 222 |
| |
26ـ فرزاد پور سعید،«11 سپتامبر و تحول مفهوم منافع ملی»،فصلنامه مطالعات راهبردی شماره 17 و 18،صص 695 ـ694 |
| |
27ـ حمید بهزادی،اصول روابط بین الملل و سیاست خارجی،(تهران:انتشارات دهخدا 1373)،ص 97 |
| |
28ـ همان ص 98 |
| |
29ـ فرزاد پورسعید, پیشین، ص 695 |
| |
30ـ جمیز باربر و مایكل اسمیت,پیشین،ص 247 |
| |
31ـ عبدالعلی قوام, اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل،پیشین،ص 124 |
| |
32ـ همان ,صص 114 ـ 113 |
| |
33ـ علی اصغر كاظمی،پیشین،ص 108 |
| |
34ـ حسن سیف زاده،«تحول در مفهوم منافع ملی»،در مجموعه مقالات تحول مفاهیم، ( تهران : انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل 1370),ص97 |
| |
35ـ جیمز باربر و مایكل اسمیت، پیشین،ص249 |
| |
36ـ جوزف فرانكل،پیشین،ص 118 |
| |
37ـ جیمزباربر و مایكل اسمیت،پیشین،ص 259 |
| |
38ـ سیف زاده،تحول در مفهوم منافع ملی، پیشین ،ص 97 |
| |
39ـ همان ص 97 |
| |
40ـ همان،ص 102 |
| |
41ـ همان،ص 103 |
| |
| 42ـ اسد الله خلیلی،روابط ایران و آمریكا (بررسی دیدگاه نخبگان آمریكایی)،(تهران:انتشارات ابرار معاصر،1379)،صص 21 ـ 18 | |
| 43ـ همان ،ص 19 | |
| 44ـ همان،ص21 | |
| 45ـ عبدالحمید ابوالحمد،مبانی علم سیاست،چ4،(تهران:انتشارات توس،1368)،صص 206ـ 196 | |
| 46 ـ لوئیس فیشر،«پیشگامیهای ریاست جمهوری از كره تا بوسنی»،در سرچشمه های درونی سیاست خارجی آمریكا،ترجمه جمشید زنگنه،(تهران:انتشارات وزارت امور خارجه،1381)،ص 288 | |
| 47ـ یوجین آر. ویتكوپف و جیمزام. مك كورمیك، پیشین، ص 433 | |
| 48ـ همان | |
| 49ـ حسین دهشیار،سیاست خارجی آمریكا،جزوة كلاسی دانشكدة حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی،ص 18 | |
| 50 ـ مسعود برق لامع،استراتژی كسینجر در سیاست سلطه جوی آمریكا ،(تهران :انتشارات _______ 1358)، صص 100ـ99 | |
| 51ـ حسین دهشیار، پیشین، ص 17 | |
| 52ـ همان | |
| 53ـ همان | |
| 54ـ یوجین آر.ویتكوف و جیمزام مك كورمیك،پیشین،صص 242 ـ 241 | |
| 55ـ حسن حمیدی نیا،پیشین،ص 467 | |
| 56ـ همان،ص 467 | |
| 57ـ همان | |
| 58ـ دهشیار،پیشین،ص 18 | |
| 59ـ زبیگینو برژینسكی،در جستجوی امنیت ملی،ترجمه ابراهیم خلیلی،(تهران:نشر سفیر،1369)،ص119 | |
| 60ـ یوجین آر.ویتكوف وجیمزام .مك كورمیك،پیشین،ص 238 | |
| 61ـ برژینسكی،پیشین،ص 109 | |
| 62ـ مسعود برق لامع،پیشین ،صص 101 ـ100 | |
| 63ـ جفری كمپ،«مدیریت ریاست جمهوری بر دیوانسالاری شاخه اجرایی»،در سرچشمه های درونی سیاست خارجی آمریكا ،پیشین، ص 318 | |
| 64ـ برژینسكی،پیشین،ص 107 | |
| 65ـ رابرت ام .كیتز،«سازمان سیا وسیاست خارجی آمریكا»،ترجمه عبدالحسین شاهكار،فصلنامه سیاست خارجی،سال پنجم،شماره 2 (تابستان 1370)،صص 324ـ 307 | |
| 66ـ عبدالعلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل،پیشین، صص 238 ـ 237 | |
| 67ـ یوجین آر.ویتكوف و جمیزام مك كورمیك،پیشین،ص 238 | |
| 68ـ جك سی پلینو ـ روی آلتون ، پیشین، ص 495 | |
| 69ـ.همان | |
| 70ـ.همان ص 498 | |
| 71ـ حسن حمیدی نیا،پیشین،صص 490ـ481 | |
| 72ـ دهشیارـ پیشین ـ ص 17 | |
| 73ـ رابرت پی.زولیك،«كنگره و سیاست گذاری خارجی ایالات متحده آمریكا»،ترجمه امیر مسعود اجتهادی،فصلنامه سیاست خارجی،سال چهاردهم،شماره 1،(بهار 1379)،صص 130ـ 129 | |
| 74ـ همان | |
| 75ـ یوجین آر.ویتكوف و جیمزام مك كورمیك،پیشین،ص 246 | |
| 76ـ رابرت.پی زولیك،پیشین،ص 154 | |
| 77ـ همان صص 155 ـ 139 | |
| 78ـ همان صص 155 ـ 152 | |
| 79ـ دهشیار،پیشین،صص 18 ـ17 | |
| 80ـ عبد العلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل،پیشین،صص 229ـ 228 | |
| 81ـ حسن حمیدی نیا،پیشین،ص 531 | |
| 82ـ ساموئل هانتینگتون،«فرسایش منافع ملی آمریكا»، در سرچشمه های درونی سیاست خارجی آمریكا،ص 77 | |
| 83ـ همان،ص 78 | |
| 84 .Stephen Zunes,10 thing s to Know about u.s. Policy in the Middle East, hattp://www. Alternet. Org/story. Hatm/l p. 4 | |
| 85ـ حسین دهشیار،پیشین،صص 15ـ 13 | |
| 86ـ همان، ص 15 | |
| 87ـ همان،ص 13 | |
| 88ـ عبد العلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل ،پیشین،ص 231 | |
| 89ـ حسین دهشیار،پیشین،ص 9 | |
| 90ـ عبد العلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل،پیشین،صص 236ـ235 | |
| 91 ـ همان ، ص 235 | |
| 92 ـ برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به،جیمز پرلاف،سایه های قدرت(شورای روابط خارجی و قدرت آمریكا)،ترجمه كریم میرزایی،(تهران: انتشارات رسا،1371) | |
| 93 ـ عبد العلی قوام،پیشین اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل،ص 238 | |
| 94 ـ یوجین آر.ویتكوف و جیمز ام مك كورمیك، پیشین،ص 239 | |
| 95ـ سامی حجار، آمریكا در خلیج فارس،چالشها و چشم اندازها ترجمه ابوالقاسم راه چمنی (تهران:انتشارات ابرار معاصر تهران ، 1381) ، ص 16 | |
| 96ـ همان ، ص17 | |
| 97ـ همان، | |
| 98ـ محمد باقر سلیمانی،بازیگران روند صلح خاورمیانه ، (تهران انتشارات وزارت امور خارجه ، 1379)،پیشین،ص 136 | |
| 99ـ همان ص 137 | |
| 100ـ«حضور نظامی آمریكا در خاورمیانه»،ماهنامه خلیج فارس،شماره 23،(شهریور 1381)،ص 48 | |
| 101ـ همان ،ص49 | |
| 102ـ همان ،ص 50 | |
| 103ـ همان، ص51 | |
| 104ـ ساموئل هانتینگتون،«فرسایش منافع ملی آمریكا،، در سرچشمه های درونی سیاست خارجی آمریكا،پیشین،ص 72 | |
| 105ـ همان،ص 64 | |
| 106ـ همان،صص 66 ـ 35 | |
| 107ـ محمد باقر سلیمانی،پیشین،صص 142ـ140 | |
| 108ـ همان،ص13 | |
| 109. William j.Perry,”Gulf security and U.S policy” In middle East policy, Vol,111,N.4,(Appril 1995),P.8 | |
| 110ـ .................................گزیده تحولات جهان،.....................................ابرار معاصر ص 30 | |
| 111ـ همان،صص 32ـ31 | |
| 112ـ حمیدرضا سمیعی نژاد،«چرا آمریكا به اسرائیل كمك میكند»،فصلنامه سیاست خارجی،سال پانزدهم،شماره 1،(بهار 1380)،ص 173 | |
| 113ـ همان،ص 173 | |
| 114ـ آلفرد.م،لیلیا نتال،ارتباط صهیونیستی،ترجمه سید ابوالقاسم حسینی،(تهران: انتشارات،پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،1379)، ص 352 | |
| 115ـ حمید رضا سمیعی نژاد،پیشین،صص 175ـ173 | |
| 116ـ آلفرد.م لیلیا نتال،پیشین،ص 447 | |
| 117ـ سمیعی نژاد،پیشین،صص 175ـ174 | |
| 118ـ پل فایندلی،فریب های عمدی(حقایقی درباره روابط آمریكا و اسرائیل)،ترجمه محمد حسین آهویی ، (تهران: انتشارات وزارت امور خارجه ،1378)،ص 16 | |
| 119ـ همان،ص 16 | |
| 120ـ همان،ص 11 | |
| 121ـ همان، ص 13 | |
| 122ـ همان، ص 11 | |
| 123ـ محمد باقر سلیمانی،پیشین،ص 149 | |
| 124.Barbara.conry,”Americans misguided policy of dual containment in the persian GULF ” Foreign policy Brifing No.33. november 10,1994. P .11 | |
| 125ـ محمد باقر سلیمانی،پیشین،ص 162 | |
| 126ـ همان ،ص 139 | |
| 127ـ همان ،ص 142 | |
| 128ـ مارك ج.گازیوروسكی،سیاست خارجی آمریكا و شاه،چ 2 ،ترجمه جمشیدزنگنه،(تهران:انتشارات رسا،1373)،صص 197ـ165 | |
| 129ـ لئی برنر،مشت آهنین،ترجمه حسین ابوترابیان ،(تهران: انتشارات اطلاعات،1367)،ص 275 | |
| 130ـ همان،ص 275 | |
| 131ـ «سعودی ها وسیاست آمریكا»،(28 اردیبهشت 1373)،شماره 21980 | |
| 132ـ همان | |
| 133ـ سید مهدی حسینی متین،«تحول در نقش و كاركرد سیاست خارجی آمریكا در نظام بین الملل پس از 11سپتامبر»، در مجموعه مقالات دوازدهمین سمینار خلیج فارس، ص 215 | |
| 134ـ سیروس فیض، «اسلام و غرب پس از 11 سپتامبر»، فصلنامه نهضت، سال سوم شماره 10 صص 111ـ110 | |
| 135ـ همان، ص 109 | |
| 136ـ | |
منابع بخش دوم
1ـ اندروهی وود،درآمدی بر ایدئولوژی های سیاسی،ترجمه محمد رفیعی مهر آبادی،(تهران:انتشارات وزارت امورخارجه ،1379)، ص 495. |
|
2ـ «مقدمه ای بر بنیادگرایی اسلامی»،اندیشه جامعه،شماره 21، (دی 1380)،ص20. |
|
3ـ احمد بخشایشی،«بنیادگرایی مفهومی غیر منطبق بر نظام اسلامی ایران»،دو ماهنامه مسجد،سال پنجم،شماره 26(خرداد و تیر 1375)،ص 25 |
|
4ـ سید احمد موثقی،جنبشهای اسلامی معاصر،(تهران،انتشارات سمت،1374)،ص 64 |
|
5ـ «مقدمه ای بر بنیادگرایی اسلامی»،پیشین،ص 26 |
|
6 ـ محمد اسماعیل اسلامی،فرهنگ علوم سیاسی،چ 2 ،(تهران:مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران،1375)،ص 199 |
|
7ـ انوشیروان احتشامی،«بنیادگرایی اسلامی و اسلام سیاسی»، ترجمه محسن اسلامی،فصلنامه علوم سیاسی،سال پنجم شماره 18،(تابستان 1381)،ص 247 |
|
8ـ جیمز ویچ،«نگرشی دوباره به بنیادگرایی اسلامی»،ترجمه ابوعلی،ماهنامه مسجد،سال دوم،شماره 11،(آذر و دی 1372)،ص 44. |
|
9 ـ الیور روا،افغانستان،اسلام و نوگرایی سیاسی،ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم،( مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی،1369)،صص 14 ـ10 |
|
10ـ رابین رایت،شیعیان مبارزان راه خدا،ترجمه علی اندیشه،(تهران:نشر قوس،1372)، ص 11 |
|
11ـ جمیله كدیور،پشت پرده صلح،(تهران:انتشارات اطلاعات،1374)،ص139. |
|
12ـ همان |
|
13ـ هاشم آقاجری،«جنبش انقلابی اسلامی و بنیادگرایی»،فصلنامه حضور،شماره 32،(زمستان 1376)،ص 84. |
|
14ـ سید عباس عراقچی،«اندیشه های سیاسی ابوالاعلی مودودی و جنبش احیا طلبی اسلامی »،فصلنامه خاورمیانه سال ششم،شماره 3،(پائیز 1378)،صص 73ـ72. |
|
15ـ ری كیلی،فیلی مارفیلت،جهانی شدن و جهان سوم،ترجمه حسن نورائی بیدخت و محمد علی شیخ علیان،(تهران،انتشارات وزارت امور خارجه ،1380)،ص 249 |
|
16ـ احمد موثقی، پیشین ،ص 111. |
|
17ـ جمیله كدیور،پشت پرده صلح ،پیشین،ص147 |
|
18ـ ،«بررسی تطبیقی بنیادگرایی اسلامی»،فصلنامه خاورمیانه،سال اول،شماره 3 ،( تابستان 1373)،ص 668 |
|
19ـ فرهنگ رجایی،«چالش بنیادگرایی دینی و پاسخ غرب»،فصلنامه سیاست خارجی،سال هفتم،شماره 4،(زمستان 1372)،ص99 |
|
20ـ جمیله كدیور،پشت پرده صلح، پیشین،ص 149. |
|
21ـ همان كتاب،ص 149 |
|
22ـ سید عباس عراقچی،پیشین،ص 74 |
|
23ـ تیموثی . دی . سیسك، اسلام و دموكراسی(دین،سیاست و قدرت در خاورمیانه)،ترجمه شعبانعلی بهرامپور و حسن محرثی،(تهران:نشر نی،1376 )،صص 31 ـ 30 |
|
24ـ فرهنگ رجایی،«چالش بنیادگرایی دینی و پاسخ غرب »،پیشین،ص 96 |
|
25ـ حمید غفاری،«جامعه چند فرهنگی غرب و اسلام گرایی»،غرب در آیینه فرهنگ،شماره 15، (دی ماه 1380)، ص 4 |
|
26ـ انوشیروان احتشامی،پیشین،ص 253. |
|
27ـ سزار فرح،«ابعاد سیاسی بنیادگرایی اسلامی»،ترجمه.ف.م.هاشمی،روزنامه سلام 4اردیبهشت 1376 |
|
28ـ هرایر دكمجیان،جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب(اسلام در انقلاب)،ترجمه حمید احمدی،چ 3،(تهران: انتشارات كیهان،1377)،صص 102ـ101. |
|
29ـ همان،ص 113 |
|
30ـ همان |
|
31ـ غلامرضا خادمی،«بنیادگرایی اسلامی در مصر و عربستان سعودی»،فصلنامه نهضت،سال سوم شماره 10،(تابستان 1381)،صص 192ـ190. |
|
32ـ ری كیلی،فیلی مارفیلت،پیشین،صص 252ـ251 |
|
33ـ همان،ص 351 |
|
34ـ یوسف علیخانی،«مسلمانان تروریست هستند!»،روزنامه انتخاب،22 اسفند 1378 |
|
35ـ محمد رفیع محمودیان،«بنیادگرایی و مدرنیته اصول گرا»،ماهنامه آفتاب،شماره 14،(فروردین 1381)،ص 73 |
|
36ـ جان اسپوزیتو،«اسلام سیاسی و سیاست خارجی آمریكا»،ترجمه غلامحسین ابراهیمی روزنامه كیهان،23 فروردین 1377 |
|
37ـ «بررسی تطبیقی بنیادگرایی اسلامی»،پیشین،ص 669. |
|
38.Saad jawad,’’Fundamentalism in any other name’’ Dialogue./11/94:P.6 (Novamber 1994) |
|
39ـ رابین رایت،پیشین،ص12 |
|
40.Saad jawaj.op.cit.p.6 |
|
41ـ ری كیلی،فیلی مارفیلت،پیشین،ص 251 |
|
42ـ حمید احمدی،«نگاهی به پدیده بنیادگرایی اسلامی ناكام در ستیز با تاریخ،فصلنامه خاورمیانه سال هشتم،شماره 4،ص 203 |
|
43ـ همان،ص 204 |
|
44ـ جمیله كدیور، پشت پردة صلح،پیشین،ص 146 |
|
45ـ جیمزویچ،پیشین،ص 47 |
|
46ـ همان،ص 46 |
|
47ـ مجتبی امیری، نظریه برخورد تمدنها (هانینگتون و منتقدانش)،(تهران: انتشارات وزارت امور خارجه ،1381)، ص 78 |
|
48ـ غسان سلامه،«بنیادگرایی در خاورمیانه»،ترجمه كامیاب منافی،ماهنامه دیدگاهها و وتحلیلها ،سال دهم ، شماره 104 ،صص 78ـ77 |
|
49ـ كلیم صدیقی،مسائل نهضت های اسلامی،ترجمه هادی خسروشاهی،(تهران:انتشارات اطلاعات،1375)،ص72 |
|
50ـ تیموثی دی. سیسك،پیشین ،ص 14 |
|
51 ـ الیور،روا،پیشین،صص 15ـ14 |
|
52ـ همان،صص 17ـ16 |
|
53 ـ همان،ص 19 |
|
54 ـ «بنیادگرایی هرگز مرادف با اسلام گرایی نیست»،گفتگو با ابوالفضل شكوری ماهنامه اندیشه جامعه شماره 21،ص 18 |
|
55 ـ همان،صص 14 ـ13 |
|
56ـ همان، ص 37 |
|
57 ـ «همایش اسلام سیاسی در قرن 21»،ماهنامه آفتاب،شماره 9،(آبان 1380)،ص 13 |
|
58 ـ همان،صص 14ـ13 |
|
59ـ مرتضی مطهری،بررسی اجمالی نهضت های اسلامی درصد ساله اخیر،(تهران:انتشارات صدرا،1366)،ص 20 |
60ـ همان ،صص 29 ـ20 |
61ـ ز.ا. لوین،اندیشه ها و جنبشهای نوین سیاسی ـ اجتماعی در جهان عرب،ترجمه یوسف عزیزی بنی طرف،(تهران: انتشارات علمی و فرهنگی،1378)،صص 111ـ108 |
62ـ احمد امین،پیشگامان مسلمان،ترجمه یوسفی اشكوری،(تهران : انتشارات علمی و فرهنگی،1376)،ص94 |
63ـ مجید خدوری،گرایشهای سیاسی در جهان عرب،ترجمه عبدالرحمن عالم،(تهران:انتشارات وزارت امور خارجه،1369)،صص 72 ـ71 |
64ـ همان،ص 73 |
65 ـ مرتضی مطهری،پیشین،ص 38 |
66ـ همان |
67ـ عباسعلی عمید زنجانی،گزیده انقلاب اسلامی و ریشه های آن،چ 8 ،(تهران:نشر طوبی،1375)، صص 140ـ126 |
68 ـ ز.ا.لوین،پیشین،صص 127ـ126 |
69ـ همان |
70ـ مطهری،پیشین،صص 41ـ 40 |
71ـ ز.ا.لوین،پیشین،صص 128ـ127 |
72ـ احمد امین،پیشین،صص 267ـ 265 |
73ـ همان،صص 289ـ 288 |
74ـ كلیم صدیقی،مسائل نهضت های اسلامی،پیشین ، ص 72 |
75ـ همان،صص 75 ـ74 |
76ـ غلامرضا خادمی،پیشین ، صص 197 ـ195 |
77ـ همان، ص 196 |
78ـ شیرین هانتر،آینده اسلام و غرب(برخورد تمدنها یا همزیستی مسالمت آمیز)،ترجمه همایون مجد،(تهران:انتشارات فرزان،1380)،ص 185 |
79ـ دانیل پاییز،«مسله اصلاً اقتصادی نیست»،ترجمه وحید امامی،بررسی مطبوعات جهان سال چهارم،شماره 206،(آذر 1374)،ص 6 |
80ـ همان |
81ـ همان |
82 ـ علیرضا خدا دوست،«مسلمانان و موازانه در جهان»،روزنامه ایران،19 آبان 1381،ص6 |
83ـ شیرین هانتر،پیشین،ص 115 |
84 ـ همان ،ص 115 |
85ـ فرید مرجایی،«تبار شناسی ایدئولوژی گروه بوش»،ماهنامه چشم انداز ایران،شماره17،ص 28 |
86ـ همان |
87ـ كاظم علمداری،بحران جهانی:نقدی برنظریه گفتگوی تمدنها،(تهران:انتشارات توسعه،1381)،ص 68 |
88ـ همان |
89ـ محمد اكرم عارفی،«پاكستان و بنیادگرایی اسلامی»،فصلنامه علوم سیاسی،سال چهارم،شماره 16،(زمستان 1380)، ص 262 |
90ـ انوشیروان احتشامی،پیشین ، صص 250 ـ 249 |
91ـ شیرین هانتر،پیشین، ص 117 |
92ـ همان |
93.Espozito JoHN.L,Ploitical Islam:Beyond The Green menace. Economist,1993.P.25 |
94ـ انوشیروان احتشامی،پیشین،صص 252ـ251 |
95ـ همان |
96ـ «بررسی تطبیقی بنیادگرایی اسلامی»،پیشین، صص 670 ـ 668 |
97ـ همان،ص 670 |
98ـ فضیل ابوالنصر،رویارویی اسلام گرایی و غرب گرایی،ترجمه حجت الله جودكی،(تهران:انتشارات وزارت امور خارجه،1378)،صص 54ـ 53 |
99ـ همان |
100ـ سید علی قزوینی،«دیدگاههای جبهه نجات اسلامی الجزایر»،فصلنامه سیاست خارجی،سال سوم ،شماره 1، ص 55 |
101ـ حمید احمدی،«آینده جنبشهای اسلامی در خاورمیانه،طرح یك چارچوب نظری»،فصلنامه مطالعات خاورمیانه،سال پنجم،شماره 2 و 3،(تابستان و پاییز 1377)،صص 63ـ61 |
102ـ همان،ص 63 |
103ـ همان |
104ـ همان |
105ـ همان |
106ـ غلامرضا بابایی،«آینده اسلام وغرب: برخورد تمدنها یا همزیستی مسالمت آمیز»،فصلنامه سیاست خارجی،سال دوازدهم شماره 4،(بهار و تابستان 137) ،ص 1086 |
107ـ همان |
108ـ «آمریكا و خاورمیانه پس از رویدادهای 20 شهریور»،فصلنامه خاورمیانه،سال هشتم،شماره3، ص 2 |
109ـ شیرین هانتر،پیشین،ص 176 |
110ـ كاظم علمداری،پیشین، صص 200 ـ 198 |
111ـ غرب در آیینه فرهنگ،شماره20،(فروردین و اردیبهشت 1381)،ص 83 |
112ـ ادوارد سعید،اسلام رسانه ها،ترجمه اكبر افسری،(تهران:انتشارات توس،1377)،ص99 |
113ـ شیرین هانتر،پیشین،ص 179 |
114 ـ همان،ص 182 |
115ـ همان، ص 183 |
116ـ همان،ص 184 |
117ـ غلامرضا بابایی، پیشین ، ص 1086 |
118ـ هانتر،پیشین،ص 186 |
119ـ مارسدن پیتر ،طالبان (جنگ،مذهب،نظم نوین)،ترجمه كاظم فیروزمند، (تهران: نشر مركز، 1379)، ص 63 |
120ـ مرتضی اسعدی،ایران،اسلام،تجدد،(تهران:انتشارات طرح نو،1377)،ص 64 |
121ـ فرید زكریا،«ریشه های خشم»،ترجمه، حسن نورایی ، ماهنامه آفتاب، شماره 9 ،(آبان 1380)،صص 78ـ74 |
122ـ همان، ص 76 |
123ـ ادوارد سعید،اسلام رسانه ها،پیشین ، ص 21 |
124ـ آلفرد.م.لیلیانتال،ارتباط صهیونیستی ،ترجمه ابو القاسم راه چمنی ،(تهران :انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ،1379)، ص 264 |
125ـ همان |
126ـ عماد نداف،بن لادن یك نفر از یك میلیارد نفر،ترجمه عثمان ایزد پناه،(تهران:انتشارات عابد،1381)،ص 39 |
127ـ رحمت الله صادقی،«تروریسم كنش یا واكنش»،روزنامه جام جم،( 22 مهر 1380) |
128 ـ كاظم علمداری،بحران جهانی:پیشین، ص 272 |
129 ـ سید علی قادری،«مبانی سیاست خارجی در اسلام»،فصلنامه سیاست خارجی،سال سوم،شماره 4،ص 578 |
130ـ حسن واعظی،تروریسم، (ریشه یابی تروریسم و اهداف آمریكا از لشكر كشی به جهان اسلام)، (تهران: انتشارات سروش ، 1380)، ص37 |
131 ـ همان،ص 28 |
132ـ علی قادری،پیشین، ص 578 |
133ـ همان،ص 578 |
134ـ عبدالغنی عماد،«مقاومت و تروریسم در چارچوب بین المللی حق تعیین سرنوشت»،ترجمه ماجد نجار،فصلنامه مطالعات خاورمیانه، قسمت ضمیمه،سال نهم،شماره 2،(تابستان 1381)،ص44 |
135ـ حسن واعظی ،تروریسم،پیشین،صص 31ـ27 |
136 ـ همان،صص 31 |
137ـ پیروز مجتهد زاده،ایده های ژئوپولتیك و واقعیت های ایرانی،(تهران:نشر نی ،1379)،ص 229 |
138ـ «عملیات شهادت طلبانه»،ماهنامه ندای مقاومت،شماره 4،(مهر 1381)،ص 14 |
139ـ «اختلاف نظر علمای اسلام درباره عملیات انتحاری»،ترجمه ا.زارع زاده،ترجمان سیاسی،شماره 22،(18 اردیبهشت 1380)،صص 26ـ24 |
140ـ همان. |
141ـ عبدالحمید ابوسلیمان،«جایگاه خشونت در اندیشه سیاسی اسلام»،ترجمه ا.زارع زاده،ترجمان سیاسی،شماره 43، (29 مرداد 1379)، ص 33 |
142ـ عبدالرحمن دیلیپاك،تروریسم،ترجمه معاونت فرهنگی تبلیغات اسلامی،(تهران:انتشارات تبلیغات اسلامی،1368)، ص 141 |
143ـ حمید احمدی، پیشین، ص 73 |
144ـ همان،صص 80 ـ 76 |
145ـ همان، صص 83ـ 80 |
146ـ «آینده اسلام گرایی»،ترجمه ق طولانی،نشریه ترجمان سیاسی،ویژه اسلام گرایی شماره 21، (6 اسفند 1378)، ص 35 |
147ـ حمید احمدی،جنبش های اسلامی در خاورمیانه،پیشین،صص 91ـ90 |
148ـ سزار فرح، پیشین،ص |
149. Graham E Fuller, “The future of political Islam’’foreigr AFFAIRS,Volume 81.No.2.P. |
150. “How American subberts jemocracy in the middle East’’. Middle East international (23 April 1996).p.20 |
151. Stepnen zunes, “U.S policy toward political Islam” op.cit.p.5 |
152 ـ «دلایل افراط گرای اسلامی»، دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران ـ واشنگتن ،بولتن دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی شماره 169،صص 67ـ 66 |
153 ـ سزارفرح،پیشین، ص |
154ـ«ناظر بیرونی اسلام و دموكراسی»،ترجمه ق.طولانی،ترجمان سیاسی، شماره 1 دی 1380،ص 44 |
155. Saad jawad,op.cit.p.6 |
156ـ فرهنگ رجایی،«چالش بنیادگرایی دینی و پاسخ غرب»،پیشین،صص 790ـ 789 |
157ـ مهدی ذاكریان،ارزیابی سیاست خارجی خاتمی از منظر صاحب نظران،(تهران:انتشارات همشهری،1380)، ص 45
|
158. Graham E.Fuller, “The future of political Islam’’, Op.cit.p |
159ـ علی عسگری، «تحول بنیادگرایان اسلامی مصر:جایگزینی منطق ترور به جای منطق كلمه»،روزنامه خرداد،( 2 دی 1377) |
160ـ جمیله كدیور،مصر از زاویه دیگر،پیشین،ص 303 |
161ـ همان،ص 282 |
162ـ حمید احمدی،«اسلام گرایان و مسله خشونت در مصر»،نشریه گفتگو، شماره 18، صص 44 ـ 41 |
163ـ همان |
|
منابع بخش سوم
1ـ جمیله كدیور،پشت پرده صلح،(تهران : انتشارات اطلاعات،1374)،ص 173 |
2ـ هرایر دكمجیان،جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب (اسلام در انقلاب )،ترجمه حمید احمدی ،(تهران :انتشارات كیهان ،1377)،ص 36 |
3ـ محمد جواد صاحبی،اندیشه اصلاحی در نهضت های اسلامی،چ 2 ،(تهران:انتشارات كیهان1370)،ص 36 |
4ـ همان، ص 49 |
5ـ مرتضی مطهری،بررسی اجمالی نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر،(تهران : انتشارات صدرا،1366)ص37 |
6 ـ محمد جواد صاحبی،پیشین،صص 58ـ57 |
7ـ سید احمد موثقی،جنبشهای اسلامی معاصر ،(تهران: انتشارات سمت ،1374)،صص 114ـ102 |
8ـ همان |
9ـ همان |
10ـ فرهنگ رجایی،اندیشه سیاسی معاصر در جهان عرب،(تهران:مركز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیك خاورمیانه،1381)،ص 54 |
11ـ همان صص 60ـ 56 |
12ـ همان صص 66ـ 61 |
13ـ ابراهیم كاروان،«رژیم های اسلامی كدامند؟»،ترجمه واحد ترجمه مجله،فصلنامه معرفت،سال هشتم ، (پائیز 1376)،صص64ـ63 |
14ـ همان، ص 66 |
15ـ صادق زیباكلام، مقدمه ای بر انقلاب اسلامی ایران،( تهران: نشر روزنه ، 1372) ، صص |
16 ـ محمد باقر انصاری، « نگاهی به گذشته و آینده آمریكا»، غرب در آئینه فرهنگ، شماره 21 ص 18 |
17ـ همان |
18ـ لیون تی هدر، پیشین، ص 11 |
19ـ محمد باقر انصاری،پیشین،ص 19 |
20ـ هرایر دكمجیان،پیشین،صص 260ـ250 |
21ـ «طالبان از پیدایش تا سقوط»،اظهارات سفیر سابق عربستان در افغانستان،روزنامه كیهان،(30 بهمن 1380) |
22ـ حیدر علی بلوچی،«مطالعه تطبیقی سیاست خارجی آمریكا در قبال افغانستان»،فصلنامه آسیای مركزی و قفقاز،شماره 33،( بهار 1380)،صص 90ـ 59. |
23ـ «خیمه شب بازی آمریكا و طالبان»،انرژی ایران،8 اسفند 1377 |
24 ـ همان |
25ـ عصام نعمان،«آمریكا و مسلمانان:چالش روابط»،ترجمه سمیه آقاجانی و ید الله ملایری، ماهنامه نهضت،سال سوم،شماره 10،(تابستان 1381)،ص 140 |
26ـ همان |
27ـ «آمریكا در خاورمیانه چه میخواهد»،ترجمه ك.فخرطاولی،ترجمان سیاسی شماره 17،(22/12/1379)، ص 14 |
28ـ پل لوبك،«رابطه پارادوكسیكال اسلام و جهانی شدن»،معاونت فن آوری و اطلاعات، گاهنامه برداشت اول،سال اول،شماره صفر،ص 78. |
29ـ وحید مژده،افغانستان و پنج سال سلطه طالبان،(تهران:نشر نی،1382)،صص 60ـ57 |
30ـ یازده سپتامبرـ آغاز عصری نو در سیاست جهانی،مجموعه مقالات،گروه نویسندگان و مترجمان، (تهران: نشر دیگر،1380)، ص 153. |
31ـ وحید مژده،پیشین، ص 59 |
32ـ جمال كاظمی،«موج سوم بنیادگرایی اسلامی»،ترجمه فخر طاولی،نشریه ترجمان سیاسی،شماره 18،(29 /12/1379)،ص 11 |
33ـ «جنبش های جدید اسلامی و منافع جمهوری اسلامی ایران»،معاونت سیاست خارجی،گاهنامه برداشت اول،سال اول،شماره 6،ص 31 |
34ـ هرایر دكمجیان، پیشین، صص 180 ـ148 |
35ـ جمیله كدیور، مصر از زاویه دیگر،(تهران :انتشارات اطلاعات ، 1373 )، صص 150 ـ 144 |
36ـ محمد كاظم آسایش طلب طوسی،« رادیكالیسم الجهاد» ص 1085 |
37ـ جمیله كدیور، پشت پرده صلح،پیشین،صص 165ـ161 |
38ـ همان،صص 175 ـ 165 |
39ـ هرایر دكمجیان،پیشین،ص 176 |
40ـ «جنبش های جدید اسلامی و منافع ملی ایران»،معاونت سیاست خارجی ایران گاهنامه برداشت اول،سال اول،شماره 6،ص 31 |
41ـ سید جواد طاهایی،«پارادوكس عربستانی»،فصلنامه راهبرد،شماره 27،(بهار 1380)،ص 198 |
42ـ «جنبش های جدید اسلامی و منافع ملی ایران»،پیشین،ص 33 |
43ـ رحمن قهرمانپور،«آثار احتمالی حمله آمریكا به عراق در خاورمیانه»،گاهنامه برداشت اول،سال اول،ویژه نامه شماره 1،ص 63 |
44ـ «جنبش های جدید اسلامی و منافع ملی ایران»،پیشین،ص 43 |
45ـ حسن واعظی،ایران و آمریكا(بررسی سیاست های امریكا در ایران)،(تهران:انتشارات سروش,1379)، ص 323 |
46ـ همان, ص 324 |
47ـ جمیله كدیور،پشت پرده صلح،پیشین،ص 187 |
48.Igor sevostianov,’’Islamic fundamentalism and are not the same’’intermational Affars.V.42.No.3P.172(1996) |
49ـ حسن واعظی،ایران وآمریكا،پیشین،ص 317 |
50. Zecbary karabell’’The united states and islamic fundamentalis’’,world policy jurnal. V.XII No.2p.37(summer 1995) |
51ـ عبدالرحمن دیلیپاك،تروریسم،ترجمه معاونت فرهنگی تبلیغات اسلامی،(تهران:انتشارات تبلیغات اسلامی، 1368)،ص 137 |
52 ـ محسن همتی،شاید سرآغاز جنگ جهانی سوم،(تهران: نشر نذیر،1380)،ص 26 |
53 ـ انوشیروان احتشامی،پیشین، ص 251 |
54 ـ ادوارد سعید،پیشین، ص 19 |
55ـ ماهنامه چشم انداز ایران، شماره 11 ص |
56ـ غلامرضا خادمی ، «اسلامگرایی در مصر و عربستان سعودی »،فصلنامه نهضت سال سوم شماره 10،(تابستان 1382)، ص 193 |
57ـ محمود طلوعی، روزی كه جهان دگرگون شد، (تهران: انتشارات دستان، 1380)،ص94 |
58ـ طارق البشر،« غرب و اسلام و چالش های بعد از 11 سپتامبر»، فصلنامه نهضت، سال سوم ، (تابستان 1381) ، ص 268 |
59ـ همان |
60ـ «بنیادگرایی هرگز مرادف با اسلام گرایی نیست»، اندیشه جامعه شماره 21، ص 34 |
61ـرحمان قهرمانپور ،پیشین ، ص 52 |
62ـ«سركوب مخالفان به بهانه مبارزه با تروریسم» ترجمه فخر طاولی، ترجمان سیاسی، شماره 46،(30/7/1380) ص 3 |
63ـ كیهان برزگر، «تعاملات سیاسی ایران و عربستان پس از 11 سپتامبر»،فصلنامه راهبرد، شماره 27، ص213 |
64ـ كاظم علمداری،بحران جهانی :نقدی بر نظریه گفتگوی تمدنها،(تهران : انتشارات توسعه ،1381)، ص318 |
65ـ«11سپتامبر و نگاه ایرانی»، گزارش هایش، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال پنجم، شماره3، صص 883 ـ 864 |
66.Grham fuller , The futur of political slam,, op. Cit .p56 |
67ـ مختار حسینی، مصر برآورد استراتژیك،( تهران، انتشارات ابرار معاصر تهران، 1382)، صص 149 ـ 146 |
68ـ جمیله كدیور، پشت پردة صلح ، پیشین ، ص128 |
69ـ همان |
70ـ یعقوب توكلی،اسلامگرایی در مصر ،(تهران : انتشارات حدیث ،1373)، صص 169 ـ 164 |
71ـ اسحق موسی الحسینی،اخوان المسلمین بزرگترین جنبش اسلامی معاصر،ترجمه سید هادی خسروشاهی،(تهران:انتشارات اطلاعات،1375)،ص 56 |
72ـ هرایر دكمجیان، پیشین، صص 153 ـ150 |
73 ـ یعقوب توكلی ،پیشین،ص79 |
74 ـ فتحی شقاقی،جهاد اسلامی،امام خمینی،شیعه وسنی،مسله فلسطین،ترجمه هادی خسروشاهی،(تهران: انتشارات اطلاعات،1375)،ص 34 |
75 ـ حاتم قادری و عبدالعلی قوام، مجموعه مقالات پیرامون جهان سوم،( تهران: نشر سفیر،1369)، ص 152 |
76 ـ مقصود فراستخواه،سرآغاز نواندیشی معاصر،چ3،(دینی وغیر دینی)،(تهران:شركت سهامی انتشارات،1377)،ص 241 |
77 ـ بهمن آقایی و خسرو صفوی،اخوان المسلمین ،(تهران :انتشارات ، )،ص 16 |
78ـ جیمله كدیور،مصر از زاویه دیگر،ص 129 |
79ـ اسحق موسی الحسینی،پیشین،ص 55 |
80ـ بهمن آقایی و خسرو صفوی،پیشین،ص 21 |
81ـ اسحق موسی الحسینی،پیشین،صص 56ـ55 |
82ـ مختار حسینی،پیشین،ص 179 |
83ـ همان |
84ـ اسحق موسی الحسینی،پیشین،صص 24ـ23 |
85ـ مختار حسینی،پیشین،ص 170 |
86ـ بهمن آقایی و خسرو صفوی،پیشین،صص 24ـ23 |
87ـ مختار حسینی،پیشین،ص 174 |
88ـ اسحق موسی الحسینی،پیشین،صص 171ـ156 |
89ـ مختار حسینی،پیشین،ص 171 |
90ـ همان |
91ـ اسحق موسی،الحسینی،پیشین،صص 152ـ 151 |
92ـ همان |
93ـ جمیله كدیور،مصر از زاویه دیگر،پیشین،ص 145 |
94.Fawaz A.Gerges,’’the end of the Islamist insurgency in Egypt coust and prospects’’the middled East journal.vol.54,No.4(fall 2000)P.593 |
95ـ هرمز همایونپور،ترس،امید،پیشداوری،(فلسطین،اسرائیل و مصر)،(تهران: ، 1364)،ص154 |
96ـ همان ، ص 155 |
97ـ هرایردكمجیان،پیشین،ص 176 |
98ـ حسنین هیكل، ص 387 |
99ـ محمد كاظم آسایش طلب،پیشین،ص |
100ـ مختار حسینی،پیشین،ص 241 |
101ـ جمیله كدیور،مصر از زاویه دیگر، پیشین ،ص156 |
102ـ هرایر دكمجیان،پیشین،ص 183 |
103 ـ محمد كاظم آسایش طلب طوسی،پیشین ،ص 1086 |
104 ـ همان صص 1088ـ 1087 |
105ـ كدیور،مصر از زوایه دیگر، پیشین، ص 156 |
106ـ همان |
107ـ مختار حسینی،پیشین،ص 242 |
108ـ مهرداد فرهمند،پیشین،ص 109 |
109ـ محمد كاظم آسایش طلب،پیشین،ص 1084 |
110.Fawaz A.Gerges,OP.cit.P.593 |
111ـ مهرداد فرهمند،«بنیادگرایان جهان متحد شوید»،روزنامه همشهری ،قسمت ضمیمه ، ( ) |
112ـ ژیل كوپل،پیامبر و فرعون (جنبشهای نوین اسلامی در مصر)،ترجمه،حمید احمدی ،(تهران: انتشارات كیهان،1367)،ص 104 |
113ـ همان،ص 104 |
114ـ همان،ص 105 |
115ـ هرایر دكمجیان،پیشین ،ص 175 |
116ـ مختار حسینی،پیشین ،صص 246ـ 245 |
117ـ همان،صص 247 ـ 246 |
118ـ غلامرضا خادمی،پیشین، ص 196 |
119ـ همان،ص 197 |
120ـ همان، ص198 |
121ـ هرایر دكمجیان،پیشین،صص 251ـ244 |
122ـ رقیه سادات عظیمی ،عربستان سعودی ،چ 3،(تهران : انتشارات وزارت امور خارجه ،1380)،ص 18 |
123ـ كاظم علمداری،پیشین،ص 313 |
124ـ عباس نجفی فیروز جایی،«بنیادهای فكری القاعده و وهابیت»،فصلنامه راهبرد،شماره 27،(بهار 1382)،ص 238 |
125 ـ همان،ص 233 |
126ـ همان،صص 234 ـ 233 |
127ـ همان، صص 246ـ 245 |
128ـ همان،صص 256 ـ 254 |
129ـ كاظم علمداری،پیشین، ص 314 |
130ـ همان،ص 316 |
131ـ علی كاظمی،«اسامه بن لادن معمای جدید امنیتی در جهان غرب»، بولتن،دفتر مطالعات سیاسی بین المللی،شماره 52،ص 39 |
132ـ غلامرضا خادمی،پیشین،ص 198 |
133ـ كاظم علمداری،پیشین،ص 319 |
134ـ همان،ص 319 |
135ـ محمود طلوعی،روزی كه جهان دگرگون شد، پیشین، ص 53، |
136. Ahmad Resem El nafess, Islamic Movement in Egypet in The 21 St century. Www. Shianews . com. P. 1 |
منابع بخش چهارم
1ـ كاظم علمداری،بحران جهانی :نقدی بر نظریه گفتگوی تمدنها ،(تهران : انتشارات توسعه ،1381)،ص 124 |
|
2ـ شیرین هانتر،آینده اسلام و غرب ( برخورد تمدنها یا همزیستی مسالمت آمیز)،ترجمه همایون مجد،( تهران : انتشارات فرزان ،1380 )،ص 41 |
|
3ـ كاظم علمداری،پیشین ص 126 |
|
4ـ اریك دیویس،«جنگ خلیج فارس: افسانه ها و واقعیت ها» ،ترجمه مهبد ایرانی طلب،قسمت اول اطلاعات اقتصادی ـ سیاسی،شماره 78ـ77،ص 26 |
|
5ـ كاظم علمداری،پیشین،ص 130 |
|
6ـ همان ص 134 |
|
7. Stephen zumes,’’10 thing to know about U.S policy in the middle East htt://www.a lternet. Org/story. Htm1?p.8 |
|
8ـ جان اسپوزیتو، اسلام سیاسی و سیاست خارجی آمریكا ،ترجمه غلامحسین ابراهیمی ،ماهنامه اسلام و غرب،سال چهارم،شماره 34 ص 6 |
|
9 ـ حسام محمد،«سیاست های ایالات متحده در قبال اسلام گرایان»،ترجمه گروه ترجمه فصلنامه،فصلنامه نهضت،سال سوم،شماره 10،(تابستان 1381)،ص 315 |
|
10 ـ اریك دیویس،پیشین،ص 65 |
|
11ـ همان |
|
12 ـ ساموئل هانتینگتون،«اسلام و غرب از منازعه تا گفتگو»، ترجمه محمود سلیمی،فصلنامه مطالعات خاورمیانه،سال هشتم شماره 3، ص243 |
|
13ـ جان اسپوزیتو، پیشین، ص 8 |
|
14ـ «نگاهی به چهل و پنجمین كنفرانس سالانه موسسه خاورمیانه»،فصلنامه سیاست خارجی،سال ششم،شماره 1، (بهار 1371)، ص 238 |
|
15 ـ «بررسی اخبار خارجی»، ماهنامه چشم انداز ایران،شماره 12،( دی و بهمن 1380)، ص 71 |
|
16ـ كاظم علمداری،پیشین،ص 89 |
|
17 ـ همان ص 222 |
|
18.Zacbary karabell,’’the united states and Islamic funda mentalism’’,world policy jornal,V.XII .No.2 P.43(Summer 1995) |
|
19ـ لیون تی هدر،پیشین،ص 73 |
|
20.Zacbary karabel,op.cit .p.48 |
|
21ـ لیون تی هدر،پیشین ص 76 |
|
22. Stephen zunes,’’10 things to know abut U.S policy in the middle East’’op.cit.p8 |
|
23ـ محمد سعید ادریس،«پیامدهای رخداد یازدهم سپتامبر بر شورای همكاری خلیج فارس»،در دوازدهمین همایش بین المللی خلیج فارس،مجتبی فردوسی پور،(تهران:انتشارات وزارت امور خارجه،1380)،ص 326 |
| |
24ـ تئودور تساكریس،«موازنه قوا در خلیج فارس پس از یازده سپتامبر»،در مجموعه مقالات دوازدهمین همایش بین المللی خلیج فارس،مجتبی فردوسی پور،( تهران: انتشارات وزات امور خارجه،1380)، ص 130 |
| |
25ـ كاظم علمداری،پیشین،ص 37 |
| |
26ـ لیون تی هدر،پیشین،ص 247 |
| |
27ـ مرتضی اسعدی،ایران،اسلام،تجدد،(تهران : انتشارات طرح نو،1377)،ص 46 |
| |
28 ـ هرمز همایونپور،پیشین،ص 185 |
| |
29ـ مرتضی اسعدی،پیشین،ص 185 |
| |
30ـ «آمریكا و اسلام سیاسی:برخورد فرهنگ ها یا برخورد منافع»،دیدگاهها و تحلیلها ،شماره 141،ص 87 |
| |
31ـ همان |
| |
32ـ اقتصاد ایران،شماره 39، ص |
| |
33ـ ابوالقاسم راه چمنی ، گزیده پژوهشهای جهان(1)، (تهران : انتشارات ابرار معاصر تهران ، سال 1381)،ص 428 |
| |
34ـ «رژیم های عربی و جنبشهای اسلامی»،ترجمه فخر طاولی، نشریه ترجمان سیاسی، شماره 14، (اردیبهشت 1380)، ص 11 |
| |
35ـ سید جواد طاهایی، پیشین، ص 202 |
| |
36ـ جان اسپوزیتو، پیشین ، ص 8 |
| |
37 ـ دیدگاهها و تحلیلها،شماره 141،ص 88 |
| |
38ـ «مذهبگرایی و سكولاریسم»،ترجمه حمید رضا حسینی،فصلنامه سیاست خارجی، سال یازدهم،شماره 4،( زمستان 1376)، ص 1150 |
| |
39ـ خاورمیانه: راه حل یا دو مینوی سقوط، ماهنامه معیار،شماره 54،ص 23 |
| |
40ـ «تا چه حد تهدید اسلام واقعیت دارد»، بولتن 96، ص 75 |
| |
41ـ سزار فرح،پیشین،ص |
| |
42.Zacbary karabell,op.cit.P.45 |
| |
43ـ ماهنامه اسلام وغرب،شماره 32 |
| |
44. Mohamad A.Muqteder khan ,‘‘ American Foreign Policy Islamic Resurgence”,: The establishment...,Islamic Horizons. V.25,No.5: P.52-53,(october 1996) |
| |
45ـ جان اسپوزیتو،پیشین،ص 9
|
| |
46. Graham fuller, ‘‘The other voice:’’ ,OP.cit.p. |
| |
47. Zecbary.op.cit.p.48 |
| |
48ـ جان اسپوزیتو،پیشین ،ص8 |
| |
49. How American subverts democracy in the middle East’’middle East internatiomal ,No.598:P 21 |
| |
50ـ ترجمان سیاسی،شماره 75،ص 17 |
| |
51. Zacbary karabell.OP.cit .P.44 |
| |
52. “How American subverts demoeracy in the middle East”,OP.cit.P.20 |
| |
53.Ibid |
| |
54ـ جان اسپوزیتو، پیشین، صص 8 ـ5 |
| |
55ـ همان |
| |
56. Karabell.OP.cit .P.46 |
| |
57.IbId |
| |
58ـ جان اسپوزیتو ، پیشین ،ص 5 |
| |
59ـ هرایر دكمجیان،پیشین،ص 179 |
| |
60. Kabrabell.OP.cit.P. 44 |
| |
61. Stephan zumes“, 10 things to know About U.S policy in the East’’ OP.cit.P.5.
|
| |
62ـ لیون تی هدر،پیشین،ص 74 |
| |
63ـ سید محمد كاظم سجادپور،«ایالات متحده وجهان اسلام»،دیدگاهها و تحلیلها، شماره 154،ص 49 |
| |
64ـ هرایر دكمجیان، پیشین، صص 66 ـ 65 |
| |
65ـ یعقوب توكلی،پیشین،ص 117 |
| |
66ـ همان،ص 118 |
| |
67ـ همان ،ص 119 |
| |
68ـ همان |
| |
69ـ همان،ص 181 |
| |
70ـ جملیه كدیور،مصر از زاویه دیگر،پیشین،ص 126 |
| |
71ـ غلامرضا خادمی، پیشین،ص 203 |
| |
72ـ زیبا فرزین نیا،«مصر و موج اسلام گرایی»،بولتن دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی شمارهص 24 |
| |
73. Karabell.OP.cit.P.44 |
| |
74.Ibid |
| |
75ـ غلامرضا خادمی،پیشین،صص 210ـ209 |
| |
76ـ محمد كاظم آسایش طلب، پیشین ،ص |
| |
77. karabell .OP.cit.P |
| |
78ـزیبا فرزین نیا ،پیشین ،ص 2579ـ همان،صص 24ـ23 |
| |
80ـ جملیه كدیور،مصر از زاویه دیگر،پیشین،ص 232 |
| |
81ـ همان ،ص 295 |
| |
82. Karabell.OP.cit.P.47 |
| |
83 ـ حمید احمدی،«اسلام گرایان و مسله خشونت در مصر»،پیشین ، ص 141 |
| |
84ـ همان، ص 140 |
| |
85 ـ همان |
| |
86ـ زیبا فرزین نیا،پیشین،صص 23ـ21 |
| |
87ـ همان ص 22 |
| |
88 ـ سید جواد طاهایی، پیشین، 197 |
| |
89ـ همان،ص 228 |
| |
90 ـ «سعودی ها و سیاست آمریكا»، روزنامه اطلاعات 28 ،(اردیبهشت 1373)،شماره 20198 |
| |
91 ـ فصلناه راهبرد،شماره 17 و 18،ص 875 |
| |
92ـ سید جواد طاهایی،پیشین،ص 202، |
| |
93ـ شیرین هانتر،پیشین،ص 295 |
| |
94ـ سید جواد طاهایی،پیشین،ص 202 |
| |
95ـ فرید زكریا،پیشین، صص 77 ـ 73 |
| |
96ـ محمد علی امامی ، عوامل تأثیر گذار داخلی در خلیج فارس،( تهران: انتشارات وزارت اموز خارجه ،1380) ،ص 84 |
| |
97ـ «متحدانی كه دشمن ما بودند»،ترجمه م. امیری،ترجمان سیاسی،سال هشتم،شماره 43،ص 28 |
| |
98 ـ اریك لوران،جنگ بوش ها (اسرار ناگفته یك جنگ )،ترجمه سوزان میرفندرسكی ،(تهران : انتشارات نی ،1382)،ص 83 |
| |
99.Martin Indyk“,Back to the bazar’’,foreign AFFairs, vol 81.(Jan,feb.2002) p |
| |
100ـ كاظم علمداری،پیشین،صص 304ـ303 |
| |
101ـ همان،ص 303 |
| |
102.Graham foller, “the futher op politcul Islam’’ , op.cite.p |
| |
103ـ اریك لوران،پیشین،ص 86 |
| |
104ـ لیون تی هدر،باتلاق آمریكا در خاورمیانه،پیشین ،ص 51 | ||
105 ـ محمد علی امامی، پیشین ،صص 158 ـ 157 | ||
106ـ همان،ص 302 | ||
107ـ محمد علی امامی،پیشین،ص 144 | ||
108 .Stephen Zunes“, u.spolicy towarj political Islam”, opcit. P3 | ||
109ـ « »،صفحه اول،سال دوازدهم،شماره 13،اسفند 1381،ص 35 | ||
110ـ محمد علی امامی،پیشین،ص 133 | ||
111ـ همان،ص 117 | ||
112ـ كاظم علمداری ،پیشین ،ص 42 | ||
113 ـ محمد علی امامی،پیشین،ص 20 | ||
114ـ هرایردكمجیان،پیشین،صص 264ـ263 | ||
115ـ مجتبی امیری،پیشین، ص 62 | ||
116ـ محمود طلوعی،روزی كه جهان دگرگون شد پیشین ، ص 180 | ||
117ـ رابین رایت،پیشین،ص 13 | ||
118ـ ابراهیم كاروان،«رژیم های اسلامی كدامند؟»،واحد ترجمه مجله،فصلنامه معرفت،سال ششم،شماره 2،(پاییز 1376)،ص 66 | ||
119ـ نادر انتخابی،«اسلام سیاسی درجهان معاصر»،نشریه نگاه نو،شماره 4،(اردیبهشت 1380)،ص45 | ||
120ـ «امریكا،رهبران و توده های جهان عرب»،روزنامه آفتاب یزد،(28 آبان 1380) | ||
121ـ همان | ||
122ـ «فتوا علیه خاندان سلطنتی عربستان سعودی»،ترجمه رضایی نصیر،ترجمان سیاسی،شماره 46،27 (مهر 1380)،ص 2 | ||
123ـ همان | ||
124ـ اریك لوران،پیشین، ص 86 | ||
125ـ «بن لادن تجسم شیطان یا مجاهد راه یزدان»،ترجمه عباس امام،ماهنامه آفتاب شماره9،(آبان 1380)،ص 70 | ||
126ـ سید جواد طاهایی، پیشین ، ص198 | ||
127ـ «عربستان یك رژیم پادشاهی پر از ناهمخوانی»،نشریه صفحه اول،سال یازدهم،شماره 59،(اسفند 1380)،ص 29 | ||
128ـ محمد صلاح،«ناگفته های جنبش های رادیكال اسلامی »،ترجمه محمود موسوی بجنوردی،فصلنامه خاورمیانه سال نهم،شماره 1،(بهار 1381)،ص 133 | ||
129ـ حسن روحانی،«مواضع اخیر آمریكا در قبال جمهوری اسلامی ایران»،فصلنامه راهبرد،شماره 22،(زمستان 1380)،ص 20 | ||
130ـ سامی حجار، پیشین ص 61 | ||
131ـ عماد نداف،بن لادن یك نفر از یك میلیارد نفر،ترجمه عثمان ایزد پناه،(تهران:انتشارات عابد،1381)،ص 140 | ||
132ـ بیژن اسدی،«اثرات حوادث 11 سپتامبر برژئوپلتیك منطقه خلیج فارس و آسیای مركزی و قفقاز»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال پنجم، شماره 3، صص 746 ـ745 | ||
133ـ حسن باقری،سعید علیشیری و مرتضی قمصری،توطئه یازده سپتامبر،چ2،(تهران:نشر نذیر،1380)،صص 37ـ35 | ||
134ـ تری میسان،یازده سپتامبر دو هزار و یك و دروغ بزرگ،ترجمه خسرو سمیعی ،(تهران:نشر شهر،1381)، ص 76 | ||
135ـ بیژن اسدی، پیشین ، ص 745 | ||
136ـ سزار فرح، پیشین،ص | ||
137ـ فرید هویدا، اعراب چه میخواهند،ترجمه هوشنگ لاهوتی،(تهران:انتشارات پاژنگ،1371)، ص251 | ||
138ـ سید جواد طاهایی،پیشین ص 199 | ||
139ـ محمود طلوعی،پیشین،صص 94ـ92 | ||
140ـ همان ،ص 93 | ||
141ـ «نگرانی های آمریكا از اوضاع عربستان سعودی »،ماهنامه چشم انداز ایران،شماره 11،ص 21 | ||
142ـ همان | ||
143ـ عبدالرضا همدانی ،«بررسی تأثیر حوادث 11 سپتامبر بر ثبات سیاسی و امنیت ملی كویت»،فصلنامه مطالعات دفاعی ـ امنیتی، سال نهم، شماره 23، صص 133ـ 132 | ||
144ـ همان ،ص 133 | ||
145 ـ اریك لوران،پیشین،ص 85 | ||
146ـ غلامرضا بابایی «پیامدهای یازده سپتامبر بر خلیج فارس و آسیا»،در مجموعه مقالات دوازهمین سمینار خلیج فارس،(اسفند ماه 1380)، ص 451 | ||
147 ـ سید جواد طاهایی،پیشین،ص 202 | ||
148ـ روژه گارودی، «تجانس آمریكایی اسرائیلی»، در مجموعه مقالات سمینار روند اشغال فلسطین، (تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی، 1379) ، ص 21 149ـ رحمان قهرمانپور،« در آثار احتمالی حمله آمریكا به عراق بر خاورمیانه » ،پیشین، ص 59 | ||
150. Amin Sabooni , “it s Not all Fundamentalism in occupied palestine ”, muslim Digest . 7.43 . No.7.(Februry/ march 1993) p.z77 | ||
151ـ پل فایندلی، فریب های عمدی، پیشین، ص 100 | ||
152ـ «روابط استراتژیك اسرائیل و آمریكا»، روزنامه اطلاعات ،(6 اردیبهشت 1377) | ||
153. Stephen Zunes, “10 Things 40 know about u.s policy in the middle East ”, op.cit .P.4 | ||
154ـ « پدر خوانده تروریسم، علیه تروریسم» ، ماهنامه خلیج فارس، شماره 24،( مهر 1381)، ص 11 | ||
155ـ همان، ص12 | ||
156ـ یوسف ضایع، «توانایی های اقتصادی اسرائیل »، ترجمه عبدالرضا همدانی ، فصلنامه مطالعات منطقه ای ( اسرائیل شناسی، آمریكا شناسی) ، جلد ششم ، سال 1380 ص 163 | ||
157ـ همان | ||
158ـ حسن واعظی ، تروریسم ، پیشین ، صص 5 ـ 92 | ||
159ـ همان ، صص 99 ـ 93 | ||
160ـ پل فایندلی، آنها بی پرده سخن می گویند، ترجمه حیدر سهیلی اصفهانی ،( تهران : نشر قومس، 1372) ، ص 369 | ||
161ـ حسن واعظی ، تروریسم ، پیشین ،ص 78 | ||
162ـ همان، ص 85 | ||
163ـ همان ص 87 | ||
164ـ «میزگرد پیامد تحولات اخیر بر منطقه خاورمیانه »، ماهنامه دیدگاهها و تحلیل ها ، شماله 154، ص 12» | ||
165ـ لیون تی هدر، پیشین، ص125 | ||
166ـ سید اسدالله اطهری، «ادوارد سعید، صلح و مخالفان آن » نقد و معرفی كتاب، فصلنامه خاورمیانه سال هفتم شماره 2 ،(تابستان 1379) ، ص 323 | ||
167ـ پل فایندلی، فریب های عمدی، پیشین ، صص 71 ـ70 | ||
168ـ لیون تی هدر، پیشین ، ص 121 | ||
169ـ پل فایندلی، فریب های عمدی، پیشین ، ص 10 | ||
170.Stephen Zunes “,10 thing to Know about u.s policy in the mibble East”, op. Cit .p.5 | ||
171. Ibid | ||
172ـ پل فایندلی، فریب های عمدی، پیشین ،ص 190 | ||
173ـ همان، ص 19 | ||
174ـ همان صص، 193ـ192 | ||
175.Stephen zunes. Op.cit. p.6 | ||
176ـ سیروس فیضی، «اسلام و غرب پس از 11 سپتامبر، زمینه ها و ابعاد رویارویی»، فصلنامه نهضت، سال سوم، شماره 10، صص | ||
177ـ غلامرضا خادمی، پیشین، صص 205 ـ 204 | ||
178ـ «خاورمیانه پس از رویدادهای 20 شهریور» فصلنامه خاورمیانه | ||
179ـ همان | ||
180ـ حرمن قهرمانپور، آثار احتمالی حمله آمریكا به عراق بر خاورمیانه، پیشین، ص58 181ـ همان | ||
182ـ پل فایندلی، فریب های عمدی، پیشین،ص 9 183ـ همان | ||
184ـ چشم انداز ایران شماره11، آبان و آذر 1381، ص16 | ||
185ـ «حوادث 11 سپتامبر، مبارزه با تروریسم، ترجمه علی رستمی، فصلنامه خاورمیانه، سال هشتم ، شماره 4،( زمستان 1380)، صص 237 ـ 236 | ||
186ـ همان | ||
187ـ شیرین هانتر، پیشین، ص69 | ||
188ـ جورج بال، خطا و خیانت در لبنان، ترجمه حسین ابوترابیان، (تهران: انتشارات اطلاعات، 1366)، ص 133 | ||
189ـ محمود طلوعی، پیشین، ص 127 | ||
190ـ جمیله كدیور، پشت پردة صلح، پیشین، ص24 | ||
191ـ فرید زكریا، پیشین ص 31 | ||
192ـ جمیله كدیور، پشت پرده صلح، ص 154 | ||
193ـ نیوهن لیدیا«گفتگو با مصطفی مشهور مرشد عام اخوان المسلمین» ، روزنامه اطلاعات (5/2/1378) | ||
194ـ همان | ||
195ـ حمید احمدی، «جنبش های اسلامی در خاورمیانه…» ، پیشین، ص 89 | ||
196ـ بیرنس ویك ، «آیا جهان عرب دستخوش تحول می شود ، ترجمه ف. فرهمند، ترجمان سیاسی، شماره 9،( بهمن 1380)، ص10 | ||
197ـ آلفرد. م. لیلیانتال ،ارتباط صهیونیستی،ترجمه ابوالقاسم حسینی ،(تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ،1379)، ص 283 | ||
198ـ حمید احمدی، «جنبشهای اسلامی در خاورمیانه…» ، پیشین، ص 83 | ||
199ـ سید جواد طاهایی، پیشین، صص 214ـ 212 | ||
200ـ محمود طلوعی، پیشین، ص 120 | ||
201ـ همان، ص125 | ||
202ـ عماد نداف، پیشین، ص135 | ||
203ـ همان، ص 120 | ||
204ـ همان | ||
205ـ همان | ||
206ـ عبدالرضا همدانی، پیشین ، ص125 | ||
207ـ تری میسان، پیشین، ص 125 | ||
مقدمه بخش اول
در این بخش به دنبال ارائه تعاریفی برای شناخت سیاست خارجی و پی بردن به اهدافی هستیم كه در سیاست خارجی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند. كه در این زمینه به خاطر جایگاه اساسی منافع ملی در سیاست خارجی ضمن ارائه تعاریفی از منافع ملی به دنبال قدمت و سوابق تاریخی آنچه امروزه تحت عنوان منافع ملی شناخته می شود می گردیم.
پس از روشن شدن مفهوم سیاست خارجی و اهداف آن و پی بردن به چیستی منافع ملی در مرحله بعد به سیاست خارجی آمریكا و منافع آن در خاورمیانه میپردازیم.
از آنجا كه برای درك بهتر سیاست خارجی آمریكا نیاز به آگاهی از چگونگی شكل گیری آن می باشد لذا عوامل مؤثر در شكل گیری سیاست خارجی آمریكا را در دو سطح داخلی (رسمی و غیررسمی ) و بین المللی مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. در نهایت پس از شناخت سیاست خارجی آمریكا و چگونگی شكل گیری آن به اهداف و منافعی كه سیاست خارجی آمریكا در خاورمیانه تعقیب می كند اشاره می شود كه اهم آنها به شرح زیر است :
- حمایت از رژیم های محافظه كار
- حمایت از اسرائیل
- تضمین امنیت نفت
فصل اول
سیاست خارجی
گفتار اول: شناخت سیاست خارجی
الف ) تعریف و تبیین سیاست خارجی
شناخت سیاست خارجی هر كشوری یك پروسه علمی است و محتاج سالها تفكر، مشاهده مستقیم و تصحیح قضاوتهاست، مبحث سیاست خارجی به عنوان یكی از شاخه های بنیادی معرفت روابط بین الملل تكامل پیچیده ای را از سنت گرایی به رفتارگرایی و نهایتاً به فرا رفتارگرایی و ساختارگرایی در طی چند دهه گذشته پیموده است.اگر زمانی بحث سیاست خارجی به عملكرد سفرا، سخنرانیهای وزرای خارجه و تاریخ انعقاد قراردادها میان واحدهای سیاسی محدود می شد، هم اكنون به یك تخصص چند بعدی در زمینه های اقتصادی، بین المللی، فرهنگی و سیاسی تبدیل شده است. به دنبال تجزیه مفهومی و موضوعی این تخصص، شناخت روابط علت و معلولی میان دهها متغیر مربوط به سیاست خارجی از توصیف رویدادها و روش ژورنالیستی بیرون آمده و به سوی نظریه پردازی و تلفیق منطقی متغیرها سوق پیدا كرده است.(1)
با اینكه در یك نگاه كلی مفهوم سیاست خارجی در یك كشور مربوط به تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیم گیریهایی است كه از دیدگاه خاص همان كشور جنبه برون مرزی دارد. (2) اما واقعیت این است كه در مقام تعریف از سیاست خارجی نیز همچون دیگر مفاهیم علوم اجتماعی تعاریف متعدد و مختلفی ارائه شده است . در فرهنگ لغت روابط بین الملل در تعریف سیاست خارجی آمده است:
« یك راهبرد یا جریان برنامه ریزی شده از تصمیمات اتخاذ شده توسط تصمیم گیرندگان یك دولت در تعامل با دیگر دولتها یا دیگر بازیگران بین المللی، با هدف بدست آوردن اهداف مشخص كه در چارچوب منافع ملی تعریف شده است».(3)
همچنین درباره سیاست خارجی تصور سنتی این است كه سیاست عبارت است از ارزیابی عقلایی بهترین وسایل دست یافتن به هدفها و مقاصد تعیین شده، رفع موانع و همچنین استفاده از فرصت های پیش آمده در محیط خارجی.(4)
در تعریف سیاست خارجی باید به دو نكته توجه داشت یكی اینكه اگر چه همه دولتها جهت دستیابی به اهداف مورد نظر خود دارای سیاست هایی هستند كه شامل سیاست های داخلی و خارجی می شود. اما تنها جهتی را كه یك دولت در ارتباط با محیط خارجی بر می گزیند و در آن سو از خود تحرك نشان می دهد و نیز شیوه نگرش آن به جامعه بین المللی را سیاست خارجی می گویند.(5) دیگر اینكه در تدوین و شكل گیری سیاست خارجی دولت ها نقش اصلی را به عهده دارند به عبارتی هر تعریفی از سیاست خارجی منوط به قائل شدن جایگاه والایی برای دولت ها می باشد.زیرا با وجود ظاهر شدن بازیگرانی متعدد در صحنه جهانی بازهم دولتها به عنوان ابتدایی ترین، اصلی ترین و مهمترین بازیگر روابط بین المللی شناخته می شوند. در واقع ساختارهای نظام های بین المللی بر مبنای نقش مركزی و محوری دولتها پی ریزی و بنیان گذاشته شده است بدین ترتیب است كه تنها به حضور دولتها در صحنه بین المللی و قابلیت تاثیر گذاری آنها بر روی تعاملات جهانی كه از طریق رفتار سیاسی برون مرزی آنهاصورت می گیرد سیاست خارجی می گویند.
همچنین می توان گفت این سیاست خارجی است كه تثبیت كننده نقش دولتها به عنوان ممتازترین بازیگر روابط بین المللی می باشد. بنابراین در تعریفی ساده سیاست خارجی بخشی از فعالیت دولتی بوده كه جهت گرایشی آن به سمت بیرون است، یعنی به مسائلی می پردازد كه برخلاف سیاست داخلی، مربوط به خارج از مرزهایش می باشد. بدین ترتیب وجود مرز به عنوان مجموعه خطوط تفكیك كننده صلاحیت های دولتی به عملكرد سیاسی حكومت ها، بعدی «درونی و بیرونی » می دهد. بر این اساس نه تنها دو حوزه قابل شناسایی تحت عنوان محیط داخلی و محیط بین المللی پدیدار گشته بلكه سیاست داخلی و خارجی نیز در موضع اجرایی از هم جدا می شوند. اگر سیاست داخلی در محیطی اعمال می شود كه در آنجا حاكمیت سرزمینی و در نتیجه آزادی عمل مطلق وجود داشته، اما محیط بین الملل كه بستر حضور تعاملات متقابل واحدهای سیاسی می باشد فضایی خارج از حوزه اختیارات تام دولتهاست. اگر در محیط داخلی نوعی نظام حقوقی و قضایی حكمفرما بوده به گونه ای كه حاكمیت دولتها تثبیت شده می باشد، اما حوزه روابط بین المللی دارای ماهیت آنارشی بوده و صحنه تقابل و تعارض سیاستهای خارجی مختلف می باشد.(6)
علاوه بر نقش دولتها در ایجاد و شكل گیری سیاست خارجی باید به جایگاه دولت ها در نوع و ماهیت سیاست خارجی هم اشاره كرد به عبارتی هرچه دولتی قدرتمند تر بوده، سطح تاثر گذاریش بر روی تعاملات جهانی بیشتر و كاركرد سیاسی آن در جامعه بین المللی قابل مشاهده تر است. در این حالت، دولتهای سیستم ساز از قابلیتهای ویژه ای برای ایجاد تغییرات در راستای اهداف خوددرمحیط بین المللی برخوردار می باشند . بنابراین از طریق سیاست خارجی، دولتها نه تنها به رفتار سیاسی سایر بازیگران روابط بین المللی پاسخ می دهند، بلكه در صدد حفظ و افزایش ظرفیتهای نفوذ و تاثیر گذاری خود در خارج از مرزهای ملی شان می باشند.بر این اساس در یك نگرش كلی سیاست خارجی دولتها را به دو صورت «كنشی» و «واكنشی » تقسیم می كنند كه هر چه دولتی ضعیف تر بوده عملكرد وی درخارج از مرزهایش واكنشی تر و هرچه دولتی قویتر بوده رفتار سیاسی او كنشی تر می باشد.(7)
علاوه بر تعاریف فوق در پایان لازم است به دو تعریف و برداشت دیگر از سیاست خارجی اشاره شود كه یكی به مجموعه اقدامات یك حكومت در قبال محیط خارجی اطلاق می شود، دیگری تعریف سیاست خارجی بر اساس مفهوم سیاست می باشد كه بر این اساس سیاست عبارت است از فن و هنر شناخت امكانات و بهره برداری درست از آنها به منظور تحقق اهداف مورد نظر كه بدین ترتیب می توان سیاست خارجی را فن و هنر (یاعلم) شناخت امكانات و بهره برداری درست از آنها برای رسیدن به اهداف یك كشور در ارتباط با محیط خارجی تعریف نمود.(8)
پس از ارائه تعاریفی در مورد سیاست خارجی لازم است به رابطه آن با سیاست داخلی نیز اشاره شود كه در این زمینه نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد.
عده ای از اندیشمندان روابط بین الملل «سیاست خارجی را دنباله سیاست داخلی»
می دانند و عده ای نیز سیاست خارجی را بعد بیرونی اوضاع داخلی می داند.(9) اما واقعیت این است كه سیاست خارجی به تمامی نمی تواند از سیاست داخلی جدا باشد رفتار كشورها را در صحنه بین المللی نمی توان فقط از دیدگاه محیط سیاسی خارجی توجیه كرد بلكه باید شرایط و اوضاع و احوال داخلی را هم مورد توجه قرار داد. زیرا عوامل داخلی، طراحان سیاست خارجی را تحت تاثیر قرار می دهند به سخن دیگر رفتار كشورها در محیط بین المللی بازتاب ارزشها و نیازهای مردم و برداشت رهبران از سیاست داخلی و خارجی كشور است یعنی می توان گفت سیاست خارجی نتیجه كنش متقابل عوامل داخلی و خارجی گوناگون می باشد.(10)
كیسنجر نیز معتقد است جداساختن سیاست خارجی كشور از سیاست داخلی آن ممكن نیست، زیرا سیاست داخلی كشور و بنیان داخلی و گرایش های فكری آن عوامل بنیادینی هستند كه در هنگام شكل گیری سیاست خارجی كشور مورد توجه قرار می گیرند . وی در این مورد می افزاید كشورهایی كه عدالت را به عنوان شالوده بنیان داخلی خود قرارمی دهند از سیاست خارجی یكسان، از نظر اهداف و روش اجرا پیروی می كنند، همچنین كشورهای برخوردار از ثبات داخلی نمی كوشند كه به ماجرا جویی هایی در سیاست خارجی دست بزنند.(11)
در مورد تاثرگذاری عوامل داخلی بر سیاست خارجی نیز توسیدید كه به بررسی روابط میان دولت ـ شهرهای یونان پرداخته بود به این نتیجه رسید كه رفتار و موضع گیری رهبران این دولت ـ شهرها در برابر هم اغلب ناشی از عوامل و محیط سیاسی درونی خود آنها و نه میان آنها می باشد. (12)
ب ) اهداف سیاست خارجی
سیاست خارجی از دو مؤلفه اساسی شكل می گیرد: اهداف ملی كه كشورها درصدد رسیدن به آنها هستند و اسباب و ابزار دستیابی به آنها. بدین ترتیب فن اداره هر كشور در واقع چیزی جز ایجاد توازن و هماهنگی بین آرمانهاو اهداف ملی و منابع برای دستیابی به آنها نیست.
سیاست خارجی هر كشور برای دستیابی به اهدافی كه مد نظر دارد، ابتدا منافع ملی ـ حیاتی را تشخیص داده و صراحتا آن را مورد تاكید قرار می دهد تا بدین طریق به دورنمایی از اهداف سیاست خارجی دست یابد، آنگاه برای دستیابی به این اهداف، روشهای گوناگون را مورد آزمون قرار می دهد.
بنا به عقیده اكثر دانشمندان روابط بین الملل ، هدف های سیاست خارجی عبارتند از تصویری از آینده یا مجموعه شرایطی در آینده كه كشور مایل است در راه تحقق آنها بكوشد. بدیهی است كه اهداف سیاست خارجی كشورها یكسان نیست ، این امر ناشی از دلایل زیر است:
1ـ كشورها از نظر قدرت برابر نیستند.
2ـ كشورها دارای رهبران متفاوتی هستند.
3ـ گروههای ذی نفوذ كشورها یكسان نمی باشند.
4ـ عوامل تاریخی و اوضاع و احوال جغرافیایی كشورها متفاوت است.
5ـ خصایص فرهنگی و منافع ملی كشورها متفاوت می باشد.(13)
مورگنتا عقیده دارد هدف هر نوع سیاست اعم از داخلی یا خارجی، در حقیقت تلاش برای كسب قدرت است.(14) یعنی سیاست خارجی هر كشور در پی كسب قدرت، حفظ قدرت و یا افزایش قدرت است.(15)
هالستی1 نیز معتقد است اگر بخواهیم برای انواع مختلف هدفهای ملی كشورها، در سیاست خارجی، به گونه ای كه بر تمام كشورها قابل انطباق باشد، اظهار نظری دقیق بكنیم باید سه خصوصیت و معیار زیر را در نظر بگیریم:
1ـ ارزشها و اهمیتی كه رهبران برای اهداف قائلند.
2ـ فشارهایی كه در بدست آوردن آن اهداف بر ملت وارد می آید.
3ـ زمانی كه برای دستیابی به اهداف ضروری است.(16)
به عقیده هالستی با در نظر گرفتن سه معیار فوق، هدفهای ملی كشورها را می توان به نحو ذیل تقسیم بندی نمود.(جدول شماره 1)
الف ) هدفهای اساسی یا اولیه
ب) هدفهای متوسط یا درجه دوم
ج) هدفهای جهانی یا دراز مدت
اهداف اساسی یا اولیه
این اهداف ارزشهای اساسی جامعه بوده و دولت و ملت موجودیت خود را موكول به حصول و حفظ آنها دانسته و همواره می بایست در راه تحقق آنها بكوشند . اگر هدفهای اساسی كشور به خطر بیفتد. دولت و مردم به خاطر حفظ آنها حتی خود را با خطر انداخته و متوسل به جنگ می شوند. منافع ملی و امنیت ملی از جمله هدفهای اساسی و اولیه به شمار می آیند. امنیت ملی یكی از اصول اساسی است كه مبنای تعیین هدفهای سیاست خارجی قرار می گیرد . طراحان سیاست خارجی باید، علیه هر گونه خطرات احتمالی كه متوجه امنیت ملی آنهاست چاره اندیشی نمایند. تعریف امنیت ملی از جنگ دوم جهانی به بعد تحول یافته و دست كم سه نوع آمادگی سیاسی، اقتصادی و نظامی را در بر می گیرد. آمادگی سیاسی از طریق امضای پیمانهای دفاعی، استفاده از بحرانهای بین المللی، اتكا به پشتیبانی مردم و استفاده از مذاكرات دیپلماتیك تامین می گردد.(17)
آمادگی نظامی نیز مشتمل بر یك برنامه دراز مدت استراتژیكی و دفاعی به منظور مقابله با دشمن ، آموزش نیروهای نظامی و ایجاد آمادگی روحی در مردم و همچنین داشتن برنامه ای منسجم برای استفاده از كلیه نیروها در شرایط بحرانی می باشد. آمادگی اقتصادی نیز مشتمل بر دارا بودن منابع طبیعی، مواد غذایی و سایر مواد خام و یا امكان دسترسی به مواد مزبور، همچنین داشتن ظرفیت صنعتی و مهارتهای تكنیكی به منظور تولید لوازم مورد نیاز و سرانجام داشتن قدرت مالی به منظور پرداخت هزینه های مذكور می باشد.(18)
هدفهای متوسط به اهدافی اطلاق می گردد كه معمولا متضمن تقاضاهایی از سایر كشورهاست و حصول آنها نیز ضروری بوده و در رسیدن به آنها گاهی محدودیت زمانی وجود دارد. دامنه هدفهای متوسط بسیار وسیع است. با این وجود می توان آنها را به چهارنوع كلی زیر تقسیم نمود:
نوع اول، هدفهایی را شامل می شود كه حكومت ها برای برآوردن تقاضاها و احتیاجات عمومی، از طریق اقدامات بین المللی انجام می دهند. امروزه رفاه ملی و توسعه اقتصادی از وظایف عمده تمام دولتها ست. تحصیل منافع اقتصادی در صحنه بین المللی به اشكال مختلف صورت می گیرد، از جمله از طریق استعمار مستقیم یا غیر مستقیم، از طریق تجارت یا مبادله كالا، از طریق ایجاد اتحادیه های اقتصادی و امثال آنها، بنابراین رفاه ملی ـ اقتصادی یك كشور مبتنی بر دو گروه عوامل است گروه اول شامل ثروت طبیعی ، موقعیت جغرافیایی و كیفیت جمعیت می باشد . گروه دوم، ناظر بر نحوه بهره برداری از منابع می باشد.
نوع دوم ازهدفهای متوسط را به نظر هالستی باید در كسب و افزایش پرستیژ ملی دانست. كسب و افزایش پرستیژ در گذشته از طریق تشریفات دیپلماتیك و افزایش قدرت ملی انجام می گرفت ولی در عصر كنونی پرستیژ كشورها با معیارهایی چون توسعه اقتصادی، پیشرفت صنعتی و علمی سنجیده می شود.
سومین دسته از هدفهای درجه دوم به نظر هالستی انواع مختلف سلطه جویی و توسعه طلبی امپریالیستی است. بعضی كشورها نسبت به سرزمینهای همجوار چشم طمع دارند، بدون اینكه این چشمداشت ارتباطی با مسائل امنیتی و یا نژادی و غیره داشته باشد.
نوع چهارم از هدفهای متوسط توسعه و ترویج ایدئولوژی خاص برای مقاصد مختلف می باشد در گذشته های دور نیز كشور ها گاهی سعی می كردند ارزشهای اجتماعی،اقتصادی و سیاسی خود را در خارج بسط وتوسعه دهند و گاهی نیز مذهب ، فرهنگ و یا عقیده خاصی را به ملل دیگر تحمیل می كرند. البته گاهی اوقات ترویج ایدئولوژی جزء اهداف درجه اول سیاست خارجی كشورها بوده و كشورها تمام تلاش خود را در این راه صرف می كنند.(19)
هدفهای جهانی یا دراز مدت
این هدفها، هدفهایی هستند كه زمان محدودی، برای رسیدن به آنها تعیین نشده است. این نوع هدفها شامل طرحها، رویاها و تصورات رهبر و یا كشوری درباره ایجاد یك سیستم یا نظام خاص بین المللی می گردد، طرح كمونیستها برای ایجاد یك حكومت جهانی سوسیالیسم كارگری، از این نوع هدفها محسوب می شود.(20)
در عمل به ندرت دولتمردان، بالاترین ارزش را برای هدفهای بلند مدت ( كه شاید بهتر است آرزوها نامیده شوند) قائل اند و در نتیجه توانایی ها یا سیاستهای ملی زیادی را برای دستیابی به آنها اختصاص نمی دهند. حكومتها می توانند تصمیم بگیرند، با چه شدتی این هدفها را دنبال نمایند و یا اینكه اصلا آنها را دنبال بكند یانه . هدف های مزبور بیشتر در حوزه انتخاب قرار دارند تا ضرورت.(21)
آنچه تاكنون به شرح آن پرداختیم اهداف سیاست خارجی بوده است. اما این كه اهداف سیاست خارجی بر چه مبنایی استوار باشد و چه اصولی در تعیین این اهداف نقش اساسی دارند اگرچه به راحتی امكان پذیر نیست با این وجود برخی اندیشمندان علوم سیاسی بر این باورند كه اصولی را كه مبنای تعیین هدفهای سیاست خارجی است را می توان به شرح زیر طبقه بندی كرد:
1ـ حفظ تمامیت ارضی و وحدت كشور
2ـ رفاه ملی
3ـ امنیت ملی
4ـ حفظ پرستیژ ملی
5ـ كسب قدرت
6ـ ایدئولوژی و عقاید مذهبی(22)
البته عوامل مختلفی ممكن است باعث تغییر در اولویتها و دگرگونی در سلسله مراتب اهداف ملی و سیاست خارجی گردد كه مهمترین آنها عبارتند از:كشمكش های داخلی میان نخبگان سیاسی، سیاست افزایش قدرت، مانور دولتها در عرصه سیاست بین الملل ، رفع نیازهای داخلی و بالاخره تغییر رفتار سایر بازیگران.(23)
علاوه بر تقسیم بندی كه تاكنون از اهداف سیاست خارجی ارائه نمودیم می توان هدفهای سیاست خارجی را برحسب موضوع نیز طبقه بندی كرد، مانند هدفهای سیاسی ـ اقتصادی ، ایدئولوژیكی، نظامی و فرهنگی و … همچنین ممكن است هدفهای سیاست خارجی را برحسب مناطق جغرافیایی مانند خاورمیانه ، آسیای جنوب شرقی اروپای غربی ، آمریكای لاتین، آسیای مركزی و مناطقی نظیر آن تقسیم بندی نمود.(24)
گفتار دوم : رابطه میان سیاست خارجی و منافع ملی
الف ) تعریف و تبیین منافع ملی و جایگاه آن در سیاست خارجی
همانگونه كه در مبحث اهداف سیاست خارجی آمد منافع ملی[1] جزء اهداف اولیه سیاست خارجی هر كشور است اما در این مبحث در پی توضیح چیستی منافع ملی می باشیم.
«منفعت» غالبا به آنچه نزد شخص یا گروهی واجد سودمندی است اطلاق می شود، زیرا به او یا به آنها چیزی را می دهد كه طالب آن هستند و یا موجبات خرسندی ایشان را فراهم كند. بر این اساس منفعت در نزد اشخاصی كه در پی آنند آن اندازه مهم است كه در تعیین قواعد رفتاری كه ملزم به رعایت آن هستند و در داوریهای ارزشی آنان موثر واقع می شود.(26)
با اینكه منافع ملی در توصیف، توضیح و پیش بینی رفتار بین المللی استراتژیها و هدفهای سیاست خارجی دولتها اهمیت دارد، اما از جمله مفاهیم پیچیده ای است كه در تعریف و تبیین آن بین نظریه پردازان روابط بین المللی ابهاماتی وجود دارد. به بیان صریحتر، مفهوم منافع ملی تاكنون به روشنی تعریف نگردیده است و در مورد ارزشها و پدیده هایی كه این واژه بر آنها اطلاق می شود نیز حتی در میان واقعگرایان كه اولین بار این مفهوم را بكار گرفتند اتفاق نظر وجود ندارد. مثلا هانس جی مورگنتا كه اولین نظریه پرداز منسجم واقعگرای روابط بین الملل، در سطح كلان است، ضمن اعتقاد به مبهم و غیر قابل تعریف بودن اصطلاح منافع ملی،آن را در چارچوبه قدرت سیاسی و سیاست خارجی واحدهای سیاسی عبارت از : حفظ سیستم سیاسی ،فرهنگی و تمامیت ارضی كشور در مقابل تجاوزات سایرین و راهنما و انگیزه اصلی اعمال همه كشورها در روابط بین الملل می داند.(27) «پالفورد» و «لینكلن» نیز عقیده دارند كه منافع ملی مفهومی است پیچیده و دارای تعاریف مختلف كه ممكن است به هدفهای اولیه و همیشگی كشور كه عبارتند از : امنیت ، رفاه اقتصادی ، حفظ و ازدیاد قدرت كشور در روابط با كشورهای دیگر و پرستیژ، اطلاق گردد.(28)
دیوید سینگر نیز در مورد اهمیت منافع ملی می گوید:«منفعت ملی چشم انداز مبهمی است كه غالب ما جهان را در آن می بینیم، دشمنانمان را با آن شناخته و محكوم می كنیم، شهروندانمان را با استناد به آن تابع خود می سازیم و اعمالمان را به واسطه آن تایید اخلاقی نموده و كارآیی میبخشیم».(29)
بدین ترتیب اكثر دانشمندان روابط بین الملل بر این باورند كه «منافع ملی» مفهوم اساسی سیاست خارجی است و این مفهوم در اصل در برگیرنده همه ارزشهای ملی می باشد. از دید روزنا مفهوم منافع ملی، هم در «تحلیل سیاسی» و هم در «رفتار سیاسی » بكار می رود. وی می گوید: « بعنوان یك ابزار تحلیل، منافع ملی وسیله ای است كه به شرح، توصیف و یا ارزیابی منشاء و یا بررسی شایستگی سیاست خارجی یك كشور می پردازد، به عنوان یك ابزار رفتار سیاسی، منافع ملی، در توجیه ، تقبیح یا پیشنهاد سیاستها بكار برده می شود، به كلامی دیگر هر دو كاربرد متكی بر آن چیزی است كه بیشترین فایده ، را برای جامعه دارد.(30)
گاه واژه منافع ملی به حدی گنگ و مبهم می شود كه به آسانی نمی توان رابطه ای میان سیاستگذاریهای دولتها و منافع ملی برقرار كرد. هرچند منافع ملی با قدرت ارتباط مستقیم دارد با این وجود مفاهیم «قدرت» و «منافع» هر دو دارای جنبه های ذهنی و انتزاعی نیرومندی هستند كه با ارزشها در آمیخته اند و از این رو دشوار بتوان معیارهای عام و كمیت پذیری، برای سنجش و ارزیابی آنها ارائه داد، گاه ادعا می شود كه اصول منافع ملی ثابت و تغییر ناپذیر است و طی یك دوره طولانی حتی با تغییر رژیم ها و نظام حكومتی و دگرگونیهای ارزشی به ندرت دستخوش تغییر می گردند و اگر تغییری مشاهده گردد بسیار ناچیز است.(31)
علی رغم اهمیت والای منافع ملی در فرایند سیاستگذاری خارجی تمامی نخبگان سیاسی به یك شكل و صورت به منافع ملی نمی نگرند دست كم می توان گفت در سطوح مختلف تصمیم گیری در خصوص اولویتها و تقدم و تأخر منافع ملی یكسان نمی اندیشند، یعنی در بررسی منافع ملی، نوعی سلسله مراتب منافع وجود دارد، در ضمن در هر دوره و عصری اولویتهای خاصی از منافع ملی برای دولتها مد نظر است.(32)
برخی عقیده دارند كه می توان بر اساس داده های عینی و ملموس و بطور علمی ، منافع ملی یك كشور را طبقه بندی نموده این گروه كه علم گرایان نامیده می شوند، مدعی كاربرد علم و بهره وری از كمیت ها در تعیین منافع ملی هستند. در مقابل گروهی دیگر بیشتر به ذهنی بودن منافع اعتقاد دارند و به همین دلیل می كوشند مفهوم منافع ملی را در قلمرو هنر و قریحه و شم سیاسی جستجو كنند.(33)
اختلاف نظر در مورد تعریف و محتوای مفهوم « منافع ملی» را می توان از دیدگاه اندیشمندان زیر نیز دریافت:
مورگنتا با دید سنتی و كلان نسبت به مسائل بین المللی، مفهوم «منافع ملی» را « ستاره راهنمای » ارزیابی مطالعات روابط بین المللی می داند، در حالیكه ریمون آرون1 و پی رینولدز2 ، با همین گرایش فكری به ترتیب منافع ملی را «پوچ و بی ارزش و نامیمون و بی فایده » به حساب می آورند. (34)
علاوه بر موارد فوق اختلاف نظرهایی نیز در مورد چگونگی تعیین منافع ملی یك كشور وجود دارد، كه مورگنتا و همفكران او اظهار می دارند كه منافع ملی «واقعیت عینی است و اسنایدر و نظریه پردازان تصمیم گیری با دید خردی كه نسبت به مطالعات بین المللی دارند، آن را بیانگر «مجموعه ای از ارجحیتهای»تصمیم گیرندگان طراز اول هر كشور می دانند.(35)
همانگونه كه ملاحظه شد صاحب نظران فوق الذكر و صاحب نظرانی كه نام وتعاریفشان به علت پرهیز از تطویل در این مبحث ذكر نگردیده است نتوانسته اند تعریف واحدی از مفهوم منافع ملی بدست دهند. اما علی رغم تفاوت های بارز در تعاریف ارائه شده نقاط مشتركی نیز در بین آنها وجود دارد كه می توان بر اساس آنها به طور كلی تعریف نسبتا قابل قبولی به شرح زیر عرضه نمود:
منافع ملی عبارت است از : هدفهای عام و همیشگی ( حفظ تمامیت ارضی، حفظ جان مردم، حفظ سیستم سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی ، حفظ حاكمیت و حفظ حیات كشور) است كه ملت در راه تحقق آنها فعالیت می كند بنابراین منافع ملی دارای سرشتی نامعین، میزانی از تداوم و ارتباطی با اقدام سیاسی است.(36)
اما اینكه چرا تعریف واحدی از منافع ملی وجود ندارد و علت اختلاف میان نظریه پردازان روابط بین المللی در تعریف مفهوم مذكور چیست، بیشتر به خاطر موارد زیر است:
1ـ اختلاف ارزشی نسبت به مفهوم منافع ملی
2ـ اختلافات بنیادی و روش شناختی در باب درك و تلقی منافع ملی كه از دو سطح تحلیل خرد و كلان سرچشمه می گیرد.
3ـ تغییرات حادث از دو صحنه محیط داخلی و خارجی ( بین الملل)
در خاتمه بحث منافع ملی تذكر یك نكته ضروری است و آن اینكه وابستگی متقابل و روز افزون ملتها و همچنین بروز تعداد معتنابهی از بازیگران فراملی ، ضرورتا باید از اتكای بیش از حد به مفهوم منافع ملی بكاهد. در ضمن اقدام تصمیم گیرندگان بطور فزاینده ای بر مجموعه ای از ملتها استوار است و آنان درك كرده اند كه منافع آنها بطور لاینحلی به سعادت و رفاه منطقه، قاره و یا طریق زندگی آنان پیوسته است. بدین ترتیب تصمیمات خود را با عنایت به گسترش جوامع ملی به جوامع فراملی اخذ می كنند. بدیهی است كه این گرایشات جهانی بر كاهش سودمندی مفهوم منافع ملی، برای توضیح رفتار بین المللی افزوده است.(37)
عدم كارآیی مفهوم منافع ملی، نسبت به گذشته باعث گردیده تا گروهی از متفكران و نظریه پردازان روابط بین الملل به فكر پیدا كردن جایگزینی برای این مفهوم برآیند . در این اقدام متفكران مزبور به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته اول متفكرانی هستند كه به جایگزینی مفهوم منافع فوق ملی به جای منافع ملی می اندیشند دسته دوم اندیشمندانی هستند كه مفهوم «مصالح متقابل بشری» را به جای مفهوم منافع ملی پیشنهاد می كنند.(38)
البته بدیهی است كه مفهوم منافع ملی هنوز كاملا منسوخ نشده است هرچند كه از اهمیت دولت ملی به عنوان یك واحد سیاسی كه زمانی ملجا
وفاداریها بود، كاسته شده است اما این جریان كاهش یابنده شاید دهها سال و یا حتی قرنها از پایان كار خود دور باشد. «روزنا» در این مورد می گوید: «بدون شك بازیگران سیاسی ، مفهوم منافع ملی را بطور گسترده ای در تفكرات مربوط به اهداف سیاست خارجی و در اقدمات مربوط به آن بكار خواهند برد بنابراین تا زمانی كه این كاربرد ادامه داشته باشد ناظران سیاسی باید قدر منافع ملی را بدانند.(39)
ب )قدمت و پیشینه كاربرد منافع ملی
مفهوم منافع ملی و یا معادل مفهومی آن به ترتیب طی قرون 16 در ایتالیا قرن 17 در انگلستان و قرن 18 در قانون اساسی ایالات متحده آمریكا به كار گرفته می شده است. واژه های «اراده شاهانه»،«منافع نظام شاهنشاهی» و بالاخره «ملاحظات عالیه كشوری» در قرون فوق الذكر از اسلاف مفهوم منافع ملی بوده اند. این مفهوم كه دست آورد تحولاتی است كه متعاقب انقلاب صنعتی و دموكراتیك در غرب به وجود آمده با شیوع و گسترش انقلابات ملی 1776 آمریكا و1789 فرانسه، به تدریج رایج شد. بیان «لردپالمرستون»نخست وزیر انگلیس در 1865 مبنی بر اینكه ، ما متحد ابدی و یا دشمن ابدی نداریم، بلكه منافع ملی برای ما امری ابدی است و وظیفه ما پیروی از آن است، تبلور چنین فكری است منافع ملی، در زبان سیاستگذاران و دولتمردان اواخر قرن 19 تغییری محتوایی كرد و گرایش آرمانگرایانه ای به خود گرفت. این دیدگاه نسبت به مفهوم منافع ملی كه روح آن در تفكر ویلسون، رئیس جمهور ایالات متحده (دهه 1910) می بینیم، بر اساس این مفروضه ذهنی بنا شده است كه «هیچ كس از خسران دیگری بهره نمی برد.» البته این برداشت آرمانگرایانه از منافع ملی چندان پایدار نماند و به زودی پدیده پیچیده ای كه به ناسیونالیسم اقتصادی معروف است سراسر گیتی را در خود گرفت كه اوج آن به واقعیت سخت و بیزار كننده مناقشه جهانی ناشی از بحران بزرگ ركود اقتصادی 1929 انجامید.(40)
به رغم بی اعتبار شدن گرایش آرمانگرایانه ویلسونی منافع ملی و همگونی آنها سیاستمداران و دولتمردان اروپای غربی و افكار عمومی جهت ممانعت از شعله ور شدن جنگ دوم جهانی همچنان متشبث به گرایش همگونی منافع ملی كشورها شده و بر آن تاكید می ورزیدند لكن این تشبث به جایی ره نبرد و سرانجام جنگ دوم جهانی بدست هیتلر آغاز شد و بدینوسیله گرایش ایده آلیستی ویلسونی از منافع ملی از میان رخت بر بست و جای خود را به گرایش «تفاوت و تعارض » منافع ملی داد. این معنا بعد از جنگ دوم جهانی در قالب دو بلوك ایدئولوژیك (سوسیالیستی و سرمایه داری ) متخالف شرق و غرب متجلی گشت و با شروع دوران تشنج زدایی بین دو بلوك شرق و غرب بدون اینكه گرایش تعارض منافع ملی منسوخ شود، گرایش قبلی یعنی همگونی منافع ملی نیز به موازات آن به وجهی پیچیده رخ نمود و نمود خارجی آن نیز رضایت شوروی در پیوستن آلمان شرقی به غربی و تامین منافع ملی اش از این رهگذر بود. علاوه بر آن چه كه مطرح شد باید اضافه كرد كه مفهوم منافع ملی از لحاظ نظری اولین بار توسط «چالز بیرد» وارد متون تخصصی روابط بین الملل شد. وی در كتاب اندیشه منافع ملی : مطالعه ای تحلیلی در سیاست خارجی آمریكا، منافع ملی را تبلور و جلوه خارجی منافع عمومی در داخل می داند .با این اقدام اولین تلاش در جهت بررسی نظری مفهوم منافع ملی در متون تخصصی روابط بین المللی و سیاست خارجی آغاز گشت . (41)
قیمت فایل فقط 35,100 تومان
برچسب ها : اهمیت خاورمیانه برای آمریكا , كمیت و پراكندگی جغرافیایی نیروهای آمریكایی در خاور میانه , دسترسی به منابع نفت خاورمیانه